امسال سامسونگ پیشی گرفته است و بالاتر و فراتر از S20 پلاس خود رفته است تا سامسونگ s20 اولترا را در اختیار ما قرار دهد. اولترا با رهبری فهرست گوشی‌های پرچمداران امسال، تغییری قابل توجه در مقایسه با صف 2019 نشان می‌دهد. سال گذشته ما شاهد حضور دو مدل S10 و S10 پلاس بودیم و سپس S10e در زیرمجموعه آن‌ها قرار گرفت و با این شرایط، اس 10 پلاس عنوان رهبری را برای این مجموعه داشت، این بار در اطراف این گوشی‌ها، یک مدل بالاتر از جریان اصلی S20 و S20 پلاس وجود دارد. این یعنی شما باید برای داشتن این گوشی هزینه بیشتری بپردازید و در عین حال، ویژگی‌های بهتری برای آن ارائه شده است که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

 طراحی و ساخت گوشی سامسونگ s20 اولترا

یک گوشی حجیم با وزن نسبتا زیاد (ابعاد 8.8×76×166.9 میلی‌متر، وزن 220 گرم) و بخش پشتی برآمده کاملا بزرگ در مجموعه دوربین‌ها با برجستگی نزدیک به 2 میلی‌متر به چشم می‌خورد. وجود دو سطح شیشه‌ای در پشت و روی گوشی همراه با نوار فلزی آلومینیومی در اطراف و دوربین سلفی پانچی در مرکز صفحه ‌نمایش از جمله المان‌های ساخت دیگر گوشی است. لبه‌های شیشه روی صفحه‌ نمایش این گوشی در مقایسه با S10 از خمیدگی کمتری برخوردار است که این باعث شده تا احتمال یافتن تاچ تصادفی کاهش یابد که می‌توان از آن بعنوان نکته مثبت در طراحی یاد کرد. جذب بالای اثرات انگشت، حذف جک هدست و دور از دسترس بودن دکمه‌های جانبی نیز از دیگر نکات منفی مرتبط با طراحی این گوشی به حساب می‌آید. سامسونگ در این گوشی برای اولین بار، دکمه دوگانه تغییر صدا را از کناره سمت چپ گوشی به سمت راست و بالای دکمه پاور منتقل کرده است. از نکات مثبت دیگر گوشی به کارگیری استاندارد IP68 جهت مقاومت در برابر گرد و غبار و نفوذ آب تا عمق 1.5 متر به مدت 30 دقیقه است.

 صفحه نمایش

علاوه بر دوربین قدرتمند گوشی گلکسی S20 Ultra، صفحه نمایش آن از نرخ رفرش 120Hz برخوردار است که یک ویژگی بسیار خوب به حساب می‌آید. این عدد مربوط به تازه سازی پیکسل های نمایشگر است. عدد 120 هرتز به این معنی است که پیکسل های صفحه نمایش در طول یک ثانیه 120 بار تازه سازی می‌شوند. سرعت استاندارد برای یک نمایشگر 60 هرتز است که در صفحه نمایش گلکسی S20 این عدد دوبرابر این مقدار است.

نرخ تازه سازی بالا، هنگام پخش فیلم های با کیفیت بسیار بالا و همچنین بازی کردن بسیار کارآمد است. پرچمداران OnePlus و گوگل و همچنین گوشی های گیمینگ Asus و Razer همگی دارای صفحه نمایش با نرخ رفرش 90 تا 120 هرتز هستند. اگر شما نیز یک گیمر تلفن هوشمند باشید، قطعا تفاوت میان دو صفحه نمایش 120 هرتزی و 60 هرتزی را احساس خواهید کرد.

متاسفانه نگه داشتن گوشی در حالت 120 هرتزی در تمام وقت، گوشی را به یک خون آشام تبدیل می‌کند که شارژ باتری را به سرعت تخلیه می‌کند. به طور مثال در یک روز، شارژ باتری در مدت 10.5 ساعت از 100% به 12% رسید که البته در طول استفاده، به مدت سه ساعت از آن برای تماشای ویدئو در Netflix استفاده شده است. اما در صورتی که حالت نمایشگر را روی 60 هرتز قرار دهید، گوشی کارایی خوبی دارد و باتری بهتر عمل می‌کند.

دوربین

درست است که پیش از این به باکس بزرگ دوربین لقب سپر کاپیتان آمریکایی را دادیم اما توانایی آن بسیار بیشتر از یک سپر ساده فلزی است و چشمان تیزبین این دوربین‌ها کاری می‌کند تا شما همچون مرد عنکبوتی، هر آن چیزی که در دور و برتان می‌گذرد، با دقت نظاره کرده و بهترین خاطرات را از آن‌ها شکار کنید.

دوربین اصلی به یک حسگر 108 مگاپیکسلی مجهز است. با استفاده از ترکیب پیکسلی 9 در 1، دوربین این گوشی می‌تواند تصاویری 12 مگاپیکسلی را با استفاده از پیکسل‌های 2.4 میکرومتری تهیه کند. این مهم یک معیار جدید را در زمینه عکاسی شب نوید می‌دهد. این دوربین از لرزش‌گیر اپتیکال تصویر (OIS) بهره برده و از یک دیافراگم f/1.8 نیز استفاده می‌کند.

دوربین تله‌فوتوی این گوشی از اولین لنزهای پریسکوپ سامسونگ استفاده می‌کند. این قطعه از یک حسگر 48 مگاپیکسلی تشکیل‌شده و این حسگر نیز از ترکیب 4 در 1 پیکسل بهره برده و تصاویری 12 مگاپیکسلی را به کاربران ارایه می‌دهد. سامسونگ می‌گوید که این گوشی زوم اپتیکال هیبریدی 10 برابری و Super Resolution Zoom صد برابری را در خود جای داده است. لنز پریسکوپ نیز به قابلیت OIS مجهز است. اما زوم ۱۰۰ برابری S20 اولترا که بیشترین مانور سازنده بر روی چنین قابلیتی متمرکز شده، چگونه کار می‌کند؟

این قابلیت که اسپس زوم یا همان زوم فضایی نام دارد، امکان بزرگنمایی مافوق تصور 100 برابری هنگام عکس‌برداری یا ضبط ویدیو را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. یک تلسکوپ کوچک از چنین قابلیت بزرگنمایی برخوردار بوده و به‌کارگیری چنین مشخصه‌ای در یک اسمارت‌فون فراتر از حد انتظار است. اما چنین رقم بزرگی نبایستی موجب سردرگمی کاربران شود. در واقع گلکسی S20 اولترا قادر به اجرای بزرگنمایی اپتیکال 100 برابری بدون‌اتلاف نیست؛ بلکه با استفاده از تعداد زیادی ترفند نرم‌افزاری و سخت‌افزاری چنین سطحی از بزرگنمایی را ارایه می‌دهد.

گلکسی S20 اولترا تنها مدل خانواده گلکسی S20 است که از یک لنز پریسکوپی بهره می‌گیرد. این هندست مجهز به یک حسگر 48 مگاپیکسلی با قابلیت زوم اپتیکال تا سقف 4 برابر است. با این‌حال به لطف وجود مشخصه‌ای موسوم به Hybrid Optic Zoom کاربران بدون کاهش کیفیت تصاویر می‌توانند از قابلیت بزرگنمایی تا سقف 10 برابر استفاده نمایند. اگرچه این سبک از بزرگنمایی در واقع یک زوم کاملا اپتیکال محسوب نمی‌شود؛ اما سامسونگ ادعا می‌کند که با اعمال بزرگنمایی حداکثر 10 برابری، کیفیت تصاویر با افت قابل‌توجهی مواجه نخواهد شد. چنین ادعایی قابل باور است؛ چرا که پیش‌تر نیز شاهد عملکرد مناسب برخی دوربین‌های اسمارت‌فونی در این سطح از بزرگنمایی بوده‌ایم. اما عملکرد دوربین هنگام استفاده از زوم 30 برابری، 50 برابری و بالاتر به چه ترتیب است؟ مشخصه جدید Space Zoom در گلکسی S20 اولترا امکان استفاده از بزرگنمایی 100 برابری را در اختیار کاربران قرار می‌دهد؛ البته در خصوص سطح کیفی تصاویر در این‌حالت هیچ‌گونه ادعای قابل‌توجهی مطرح نشده است.

پیش‌تر شاهد عرضه گوشی‌هایی با قابلیت بزرگنمایی 20 یا 50 برابری بودیم؛ اما گلکسی S20 اولترا از مشخصه زوم 100 برابری برخوردار است. با این‌حال روش دستیابی به چنین سطحی از بزرگنمایی احتمالا به اندازه پیش‌بینی بسیاری از کاربران، انقلابی نخواهد بود. در واقع سامسونگ از همان ساز و کار مورد استفاده در دوربین پریسکوپی هواوی P30 پرو بهره گرفته است؛ الگویی که امکان بزرگنمایی 50 برابری را در اختیار کاربران پرچم‌دار هواوی قرار می‌داد. اکنون سامسونگ به منظور تحقق زوم 100 برابری صرفا از حسگرهای دوربین با رزولوشن بالاتر و سخت‌افزارهایی با توان پردازشی بیش‌تر بهره گرفته است.

سامسونگ با استفاده از 2 حسگر دوربین با رزولوشن بالا و تکنیک‌های پردازش تصویر بسیار قدرتمند به بزرگنمایی 100 برابری دست یافته است. به بیان ساده‌تر با عبور از مرز بزرگنمایی 10 برابری، گوشی به منظور بیشینه‌سازی توان بالقوه دوربین تله‌فوتو و حسگر 48 مگاپیکسلی جهت برش، افزایش وضوح و بهبود نتایج خروجی تا حدود زیادی روی روش‌های دیجیتالی و نرم‌افزاری تکیه می‌کند. اما با توجه به محدودیت‌های عملکردی الگوریتم‌های مورد استفاده، گلکسی S20 اولترا از داده‌های گردآوری شده توسط حسگر غول‌پیکر 108 مگاپیکسلی دوربین اصلی نیز بهره گرفته و جهت خلق نتیجه نهایی، این داده‌ها را با سایر اطلاعات تصویری ثبت شده توسط دوربین تله‌فوتو ترکیب می‌کند. دسترسی به داده‌های اضافی ثبت شده توسط این 2 حسگر و ترکیب آن‌ها امکان دستیابی گلکسی S20 اولترا به قابلیت بزرگنمایی فضایی را فراهم می‌کند.

سخت افزار

گلکسی اس ۲۰ اولترا در بخش سخت افزاری خود، از تراشه اگزینوس 990 با فرایند 7 نانومتری استفاده می‌کند که حافظه داخلی ۱۲۸ گیگابایت با رم ۱۲ گیگابایت آن را همراهی می‌کنند. همچنین امکان ارتقاء حافظه تا ۱ ترابایت وجود دارد. در نهایت باتری 5000 میلی آمپر و پشتیبانی از شارژ سریع ۴۵ واتی،شارژ بی‌سیم ۱۵ وات و شارژ معکوس ۹ وات دیگر ویژگی‌های این محصول به شمار می‌آیند.

 باتری سامسونگ s20 اولترا

گلکسی S20 Ultra دارای باتری حجیمی با ظرفیت 5000 میلی آمپر ساعت است که تا به امروز در گوشی‌های دیگر این شرکت به‌کار گرفته نشده است که از آن می‌توان بعنوان پاوربانک هم استفاده کرد. این باتری غیر قابل تعویض بوده و از قابلیت پشتیبانی شارژ سریع 45 واتی با فناوری USB Power Delivery 3.0 و تکنولوژی شارژ سریع بی سیم 15 واتی برخوردار است. سامسونگ از این باتری با عنوانAll day battery یا باتری با دوام مناسب برای استفاده در کل روز یاد کرده که دوام آن جدا از ابعاد بزرگ صفحه‌نمایش به مواردی از قبیل ارتباط 5G، وضوح صفحه‌نمایش و از همه مهم‌تر نرخ به‌روزرسانی 120 هرتزی پنل مرتبط است که تأثیرات محسوسی بر دوام باتری برجای خواهند گذاشت که در یک آزمون عملی با فعال کردن رفرش رِیت 120 هرتزی فشار بیشتری بر باتری وارد شده است. در این آزمایش زمانی که صفحه نمایش گوشی در حالت 60 هرتز باشد تا حدود 12 ساعت برای وب گردی و تا 16 ساعت جهت تماشای فیلم قابل استفاده است و در زمانی که در حالت 120 هرتز باشد تا 10 ساعت برای وب گردی و 12 ساعت ویدیو مورد استفاده قرار می‌گیرد و در هر دو حالت تقریبا تا 24 ساعت امکان مکالمه وجود دارد.

 سیستم عامل و رابط کاربری

سیستم عامل گلکسی S20 Ultra اندروید 10 و رابط کاربری آن One UI 2.1 است که در حال حاضر آخرین و جدیدترین نسخه نرم‌افزاری سامسونگ برای اندروید به‌ حساب می‌آید. زمان بوت و بالا آمدن گوشی بسیار سریع و تنها در حدود 18 ثانیه است که یکی دو ثانیه سریع‌تر از نوت 10 پلاس می‌باشد. همچنین دارای قابلیت‌هایی ویژه‌ای همچنون Bixby ,Samsung Dex، اشتراک گذاری و ارسال سریع فایل‌ها از طریق وای فای بصورت همزمان به پنج نفر، پشتیبانی از شبکه بی سیم +ANT، هوشمندتر شدن game boosterوMusic Share، سیستم امنیتی Knox، دسترسی سریع تر به برنامه‌ها و ابزارها با فعال کردن Edge Panels و کشیدن انگشت از سمت راست به چپ، ظاهر شدن اشکال متنوع در هنگام دریافت نوتیفیکیشن در حاشیه نمایشگر که امکان تغییر فرم اشکال و رنگ آنها نیز وجود دارد. این اشکال متفاوت، کاربر را در زمان دریافت هشدارهای جدید آگاه می سازد و نیز از قابلیت‌های ویژه دیگر برخوردار است.

 نتیجه گیری

اس 20 الترا سامسونگ بدون پتانسیل نیست اما بازاریابی فراگیر و دوربین‌های حرفه‌ای در آن سبب شده تا انتظارات بسیاری از این گوشی داشته باشیم که تا حدی راضی کننده نیست. تله عکس پریسکوپ عالی است و از هر نظر نسبت به دیگر تلفن‌های پریسکوپی مشابه که یک سال زودتر آمد، برتر است اما ما یک سال بعد هستیم و انتظارهای فراتری داریم. اولترا یک دوربین اصلی با سنسور بزرگ دارد که احتمالاً می‌تواند کارهای بزرگی را انجام دهد اما در طی دو هفته گذشته و با توجه به کارکردی که با این گوشی داشتیم، چیز تعجب‌آور و یا هیجان‌انگیزی را تجربه نکردیم. بله، این بهترین نمایشگر سامسونگ است، اما چرا ما نمی‌توانیم نرخ تجدید و وضوح را به طور همزمان بدست آوریم؟ با قیمت درخواستی برای خرید Ultra، شما سزاوار عملیات‌های گوناگون و سزاوار جادوگری هستید. از آنجا که این ویژگی‌ها در گلکسی اس 20 اولترا جا نمی‌گیرد لذا ما به شما پیشنهاد می‌کنیم تا به جای این گوشی هوشمند، نمونه مقرون به صرفه‌تر آن یعنی گلکسی اس 20 را تهیه کنید. اگر فکر می‌کنید می‌توانید ذهن خود را از خرید گوشی هوشمند دور کنید، باید به شما بگوییم که با توجه به فناوری نوین گلکسی z flip، خرید این گوشی نیز می‌تواند هیجان‌انگیز و جذاب باشد.

شرکت اپل در سال گزشته به معرفی گوشی های جدیدی پرداخت که در میان آن ها گوشی با طراحی متفاوتی دیده می شد که قطعا در سال های آینده طرح های دیگر این شرکت از این گوشی الهام خواهد گرفت. نام این گوشی متفاوت گوشی ایفون ایکس مکس می باشد. این گوشی فوق العاده برعکس گوشی ایفون 10 دارای صفحه نمایشی بزرگ و مناسب کسانی است که به صفحه نمایش بزرگ علاقه دارند. ما در ادامه قصد داریم شما را بیشتر با این گوشی آشنا کنیم با ما همراه باشید.

بررسی گوشی ایفون ایکس مکس

طراحی و ظاهر 

بررسی آیفون XS Max را با مرور سبک طراحی و ظاهر گوشی آغاز می‌کنیم. زبان و سبک طراحی که اپل در آیفون XS مکس از آن استفاده به عمل آورده مشابه با سبک بکار رفته در آیفون XS و آیفون X (محصول سال 2017 اپل) است. فریم اصلی دستگاه از فولاد ضد زنگ ساخته شده و قاب های پشت و جلوی گوشی شیشه‌ای هستند. اپل اشاره دقیقی نداشته که در قاب پشت و جلوی آیفون XS مکس از چه نوع شیشه‌ای استفاده به عمل آورده اما مدعی شده که شیشه بکار رفته در این گوشی مقاوم‌ترین نوع شیشه‌ای محسوب می‌شود. که تاکنون در هر گوشی موبایلی از آن استفاده شده است.

ابعاد بدنه آیفون XS Max اپل 7.7 در 77.4 در 157.5 میلیمتر بوده و دستگاه حدود 208 گرم وزن دارد. بنابراین علیرغم اینکه گوشی از نمایشگری بزرگ بهره می‌برد و طول و عرض نسبتا بلندی هم دارد، ضخامت بدنه آن کم است و این مسئله منجر به ظریف‌تر به نظر رسیدن دستگاه می‌شود. زمانی که از نمای رو به رو به آیفون XS Max اپل نگاه کنید، صفحه نمایش بزرگ و بدون حاشیه آن خیلی سریع توجهتان را جلب می‌کند. نمایشگر این گوشی تقریبا 84.4 درصد از کل مساحت پنل جلوی آن را احاطه کرده و بدین سبب ظاهری چشم‌نواز را برای دستگاه به ارمغان می‌آورد. لازم به اشاره است که زائده بالای صفحه نمایش یا اصطلاحا ناچ (Notch) همچنان مثل آیفون X در بخش فوقانی ال سی دی دیده می‌شود و محل نصب سنسور های جلوی گوشی است.

زمانی که به قاب پشت آیفون XS مکس نگاه می‌کنید هم درخشندگی قاب پشت گوشی که با شیشه پوشانده شده توجهتان را جلب خواهد کرد. سنسور دوربین دوگانه گوشی به صورت عمودی در لبه فوقانی و سمت چپ قاب پشت آیفون XS Max نصب شده و هیچ خبری هم از اسکنر انگشت یا اصطلاحا تاچ آیدی (Touch ID) نخواهد بود. زمانی که آیفون XS مکس اپل را در دست می‌گیرد، تفاوت مابین این گوشی و تمام گوشی های دیگری که در بازار وجود دارند را احساس خواهید کرد. گوشی به گونه‌ای طراحی شده که جذابیت در آن موج می‌زند و هر فرد علاقمند به تکنولوژی و موبایل را عاشق خودش می‌کند.

نسخه‌ای از آیفون XS Max که قرار است در بازارهای آسیایی عرضه شود قابلیت پشتیبانی همزمان از دو سیم کارت را خواهد داشت. این گوشی از استاندارد ضد آب IP68 هم پشتیبانی به عمل می‌آورد و بدین سبب قادر است تا 30 دقیقه در عمق 2 متری آب دوام داشته باشد. همانطور که گفتیم آیفون XS Max از اسکنر انگشت بهره‌مند نیست و به جای آن به قابلیت تشخیص چهره پیشرفته اپل که فیس آی‌دی (Face ID) نام دارد مجهز خواهد بود. بدین سبب کاربر می‌تواند در هر شرایط و وضعیتی با گرفتن گوشی جلوی صورت خود قفل نمایشگر آن را آنلاک کند.

به صورت کلی باید بگوییم که اگر به دنبال یک گوشی بزرگ و زیبا هستید که در دست شما کاملا خاص به نظر برسد و توجه هر فردی را جلب کند، آیفون XS مکس اپل بهترین گزینه پیش رویتان خواهد بود. شاید زبان و سبک کلی طراحی این گوشی در مقایسه با آیفون X که سال گذشته از سوی اپل معرفی شده باشد چندان متفاوت نباشد، اما این مسئله نمی‌تواند نقطه ضعفی برای آیفون XS Max محسوب شده و از ارزش های آن بکاهد. به نظر ما آیفون XS مکس اپل از نظر طراحی و ظاهر یک گوشی فوق‌العاده است.

صفحه نمایش

می توان گفت مهمترین تفاوت میان موبایل آیفون ایکس آر و آیفون ایکس اس نمایشگر آنها است. iPhone XR به یک صفحه نمایش 6.1 اینچی از نوع Liquid Retina LCD مجهز شده در حالی که XS از تکنولوژی Super Retina OLED بهره برده و در دو اندازه متفاوت 5.8 و 6.5 عرضه شده است. همان طور که می دانید پنل های OLED از جهت های بسیاری بهتر از پنل های LCD عمل می کنند. به طور کلی رنگ ها در این نوع پنل روشن تر و شاداب تر بوده و کانتراست بهتری دارد. به لطف نمایش عالی و فوق العاده رنگ مشکی نمایشگرهای OLED محتوای HDR را بسیار بهتر از پنل های LCD نمایش می دهند. iOS 12 نسخه ای است که در هر سه مدل به کار گرفته است. این نسخه امکاناتی چون Screen Time را به ارمغان آورده و ناتیفیکیشن های بسیار بهتری دارد از طرفی سرعت و عملکرد آن هم ارتقاء پیدا کرده است.

 دوربین

دوربین یکی از بخش‌هایی است که پیشرفت‌های خوبی نسبت به نسل قبلی داشته. آیفون‌های جدید اپل مانند نسل قبل 3 دوربین دارند. دوتا از دوربین‌ها در قاب پشتی دستگاه قرار دارند و یکی از آن‌ها در قاب جلویی است و به‌عنوان دوربین سلفی شناخته می‌شود. دوربین‌های اصلی در قاب پشتی زیر هم قرار گرفته‌اند؛ یکی از آن‌ها دوربین با زاویه دید زیاد است که به‌طور معمول بیشتر عکس‌ها را در طول روز با این لنز می‌گیرید و لنز دیگر تلفوتو است.

دوربین سلفی دقیقا همانند نسل قبل است. این دوربین سنسور 7 مگاپیکسلی دارد که اندازه دهانه دیافراگمش f/2.2 است. این دوربین با کمک تکنولوژی TrueDepth می‌تواند عکس‌های پرتره تهیه کند.

لنز تلفوتو هم دقیقا مانند نسل قبل است و یک لنز 12 مگاپیکسلی است که اندازه دهانه دیافراگمش f/2.4 است و به ویژگی OIS مجهز است.

اما تغییر اساسی در لنزی رخ داده که زاویه دید زیادی دارد. این لنز مانند گذشته سنسور 12 مگاپیکسلی با اندازه دهانه دیافراگم f/1.8 دارد اما تفاوت در اینجاست که پیکسل‌هایش به صورت فیزیکی از نسل قبل بزرگ‌تر شده و این بدان معنی است که نور بیشتری را جذب می‌کند و می‌توانید در نور کم عکس‌های روشن‌تر و با نویز کمتری تهیه کنید. علاوه بر این زاویه دید بیشتر هم شده و اگر دو عکس از یک منظره یکسان را با آیفون 10 و دیگری را با آیفون 10 اس مکس بگیرید در عکس تهیه شده توسط آیفون 10 اس مکس میزان بیشتری از فضا مشخص است.

اما شاید بتوان تفاوت اساسی را در بخشی به نام HDR هوشمند دانست. هر دو گوشی iPhone Xs و iPhone Xs Max به این ویژگی مجهز شده‌اند. توسط این ویژگی تمام سیستم تهیه عکس در دوربین آیفون‌های جدید تغییر پیدا کرده است. اسمارت اچ‌دی آر از پردازنده سیگنال تصاویر A12 و موتور عصبی کمک می‌گیرد تا عکس‌هایی متفاوت با آن چیزی که تا کنون در گوشی‌های آیفون دیده‌ایم تهیه شود. اساس کار دوربین خیلی شبیه به آن چیزی است که در گوشی‌های پیکسل 2 گوگل مشاهده می‌کنیم. آیفون 10 اس چندین عکس را با وضوح متفاوت تهیه می‌کند و عکس نهایی را از نتیجه ترکیب این عکس‌ها با هم می‌سازد. همانند گوشی پیکسل 2، آیفون 10 اس زمانی که برنامه دوربین را باز می‌کنید 4 عکس را می‌گیرد تا زمان گرفتن عکس هیچ لگی را شاهد نباشیم و با لمس کلید شاتر عکس‌های نهایی گرفته می‌شوند.

آیفون در مرحله پیش از گرفتن عکس با باز شدن برنامه دوربین دائم در حال گرفتن عکس‌های با نور زیاد است که به دوربین این امکان را می‌دهد در نهایت عکس آخر با به دست آوردن جزئیات از این عکس‌های نور زیاد تهیه می‌شود و جزئیات بیشتری را شاهد هستیم.

این مدل عکاسی را عکاسی محاسباتی می‌نامند که هیچ‌کدام از دوربین DSLR یا بدون آینه توانایی انجام آن‌ها را حداقل در همان لحظه ندارند و تمام این پروسه با تکیه بر پردازنده A12 انجام می‌شود.

با کمک ویژگی اسمارت HDR اکنون آیفون‌های جدید اپل عکس‌هایی می‌گیرند که بسیار بهتر از نسل قبل هستند. عکس‌های گرفته شده توسط دوربین این گوشی‌ها در نور شب جزئیات بیشتری دارند، روشن‌تر هستند و نویز بسیار کمتری دارند.

علاوه بر این‌ها اپل ویژگی پرتره را در گوشی‌های آیفون بهبود داده است. با ترفندی که اپل در این زمینه به کار گرفته می‌توانید عکس‌های پرتره‌ای که با آیفون خودتان می‌گیرید بیشتر شبیه به عکس‌هایی بکنید که با دوربین‌های حرفه‌ای گرفته می‌شوند. برای اینکار اپل از ترفندی استفاده کرده است که پیش از این شبیه آن را در گوشی‌های سامسونگ دیده بودیم اما روند کار کاملا متفاوت است.

در بخش عکاسی پرتره زمانی که این حالت را انتخاب کنید و کلید شاتر را فشار دهید چندین عمل همزمان به سرعت انجام می‌شوند. گوشی ابتدا چهره‌های حاضر در صحنه را تشخیص می‌دهد سپس اقدام می‌کند به جداسازی پس زمینه و پیش زمینه. بعد از آن یک نقشه عمقی از تمام صحنه آماده می‌کند که در آن توجه بیشتری می‌شود به سوژه‌ای که قرار است عکس واضحی داشته باشید و از پس زمینه جدا است. بعد از آن فیلتر مات شدن به تدریج روی آن نقشه‌ای که توسط دوربین تهیه شده بود اعمال می‌شود شبیه به آن چیزی که دوربین‌های فول فریم انجام می‌دهند. بعد از اینکه عکس آماده شد می‌توانید میزان مات بودن را کم و زیاد کنید در حالی که مشاهده می‌کنید بخش‌های مختلف عکس با میزان مختلف مات شدن تغییر خالت می‌دهند. آیفون 10 اس‌های اپل هنگام تهیه عکس‌های پرتره کاری فراتر از جدا کردن عکس پس زمینه از سوژه و مات کردن آن مانند آن چیزی که در گوشی‌های اس 9 یا پیکسل 2 می‌بینیم انجام می‌دهد.

یک بهبود دیگر در بخش دوربین انجام گرفته که نباید فراموشش کنیم؛ ضبط صدای استریو هنگام فیلم‌برداری. اما این آن صدای استریویی نیست که به طور معمول انتظارش را دارید. این ویژگی از جداسازی گسترده صدا استفاده می‌کند برای اینکه صداها قوی‌تر شوند و تجربه شنیداری بهتر انجام شود.

منوی دوربین تفاوتی با نسل قبل ندارد و مانند همیشه یکی از بهترین منوهای دوربینی است اما هنوز اجازه دسترسی به بسیاری بخش‌ها مانند تنظیم کیفیت را به کاربر نمی‌دهد.

عکس‌های گرفته شده با دوربین آیفون‌های جدید در نور روز جزئیات را بسیار خوب ثبت می‌کنند در حالی که نویز تصاویر پایین نگه داشته شده و رنج دینامیکی هم قابل قبول است. با کمک اسمارت اچ دی آر دیگر خبری از عکس های سوخته نیست و رنگ عکس‌ها بسیار به واقعیت نزدیک است.

لنز تلفوتو هم عکس‌های خوبی تهیه می‌کند و به خصوص زمانی که به کمی زوم داشته باشید به داد شما می‌رسد.

نرم افزار

سیستم عامل پیش فرضی که در آیفون XS Max نصب شده iOS 12 است. این سیستم عامل به طور ویژه برای آیفون های سال 2018 بهینه شده است و قابلیت های متعددی را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. با توجه به اینکه دکمه هوم از آیفون XS مکس حذف شده، اپل تمام قابلیت ها و امکاناتی که کاربر از طریق این دکمه به آن ها دسترسی پیدا می‌کرد را در سیستم عامل iOS 12 به شیوه جدیدی ارائه می‌کند تا کاربر برای دستیابی به این ویژگی ها نیازی به دکمه فیزیکی هوم نداشته باشد.

برای مثال کاربران آیفون XS Max اپل برای دسترسی به لیست اپلیکیشن های اخیر کافیست انگشت خود را در بخش زیرین نمایشگر گوشی قرار داده و سپس تا وسط صفحه به سمت بالا بکشند و چند لحظه مکث کنند تا لیست اپلیکیشن های اخیر اجرا شده در آیفون نمایان شود. تمام قابلیت هایی که پیش از این کاربر از طریق دکمه هوم به آن ها دسترسی پیدا می‌کرد در سیستم عامل و بستر نرم افزاری آیفون XS Max به گونه جدیدی قابل اجرا خواهند بود. شاید تصور کنید تعامل برقرار کردن با این رویکرد کمی سخت باشد، اما در عمل اینطور نیست و شما خیلی راحت می‌توانید با ویژگی ها و ترفندهای خاص رابط کاربری iOS 12 در آیفون XS Max ارتباط برقرار کنید.

از دیگر ویژگی های نرم افزاری که در آیفون XS مکس اپل ارائه شده می‌توان به قابلیت مموجی (Memoji) اشاره کرد که نسخه ارتقاء یافته همان قابلیت انیموجی (Animoji) آیفون X است. به موجب این قابلیت کاربر می‌تواند علاوه بر شبیه سازی حالات و حرکات چهره خود بر روی اموجی های مختلف، برخی ویژگی های اموجی نظیر رنگ پوست و غیره را شخصی سازی هم کند. پشتیبانی آیفون XS مکس از سیری (Siri) هم می‌تواند یکی دیگر از ویژگی های مثبت آن باشد که البته شاید برای ما ایرانی ها چندان کاربرد زیادی نداشته باشد. اما سرعت عمل و روان بودن سیستم عامل و بستر نرم افزاری دستگاه چگونه است؟

زمانی که در حال استفاده از آیفون XS Max اپل هستید با هیچ لگ و تاخیری مواجه نخواهید شد و به خوبی روان بودن عملکرد بستر نرم افزاری دستگاه را حس خواهید کرد. هماهنگی خاص مابین سخت افزار و بستر نرم افزاری آیفون XS مکس سبب شده که گوشی در حین استفاده کوچک‌ترین لگ یا تاخیری را ارائه نکند و کاربر در حین بکارگیری دستگاه تجربه‌ای فوق‌العاده روان را داشته باشد. به طور کلی عملکرد سیستم عامل و بستر نرم افزاری آیفون XS Max اپل بسیار عالی بوده و از نقاط قوت آن محسوب می‌شود.

سخت افزار

امسال در گوشی‌های جدید اپل شاهد استفاده از پردازنده نسل جدید اپل هستیم. A12 Bionic پردازنده جدید اپل است که به گفته این کمپانی 15 درصد از نسل قبل بهینه‌تر عمل می‌کند و در عمل تغییر محسوسی در رفتار آیفون‌های جدید اپل با نسل‌های قبل دیده نمی‌شود. پردازنده گرافیکی A12 به گفته اپل عملکرد 50 درصدی بهتری نسبت به نسل قبلی خودش دارد اما این عملکرد زمانی به چشم می‌آید که مدت زمانی طولانی از عمر دستگاه‌های جدید اپل گذشته باشد.

در مبحث پردازنده مهم‌ترین تفاوت در بخش موتور عصبی دستگاه است که نسخه جدیدی از این هوش مصنوعی استفاده شده و سبب افزایش سرعت ماشین در یادگیری می‌شود. سال گذشته اپل ادعا کرده بود که موتور عصبی A11 می‌تواند 600 میلیارد پردازش را در هر ثانیه انجام دهد و امسال مدعی شده که این موتور عصبی جدید توانایی 5 تریلیون پردازش را در هر ثانیه دارد. این ادعا اگر صحت داشته باشد بسیار ادعای بزرگی است به خصوص اینکه انرژی کمتری هم توسط پردازنده مصرف می‌شود؛ اما در دنیای واقعی این چیزها هنوز خیلی ملموس نیست و استفاده از این موتور عصبی در چند برنامه واقعیت افزوده ساده و ویژگی‌های جدید دوربین خلاصه می‌شود.

یکی دیگر از ویژگی‌های خاص این پردازنده 7 نانومتری بودن آن است. با اینکه هوآوی اولین بار پردازنده‌های 7 نانومتری را معرفی کرد اما اپل اولین کمپانی‌ای است که از این نوع پردازنده‌ها در محصولات خودش به صورت تولید انبوه استفاده کرده است. یکی از الطافی که با کمک این پردازنده نصیب آیفون شده است مصرف کمتر باتری است.

مانند همیشه آیفون‌های جدید اپل در اجرای برنامه‌ها و بازی‌هایی که در اپ استور وجود دارند هیچ مشکلی ندارند. این توانایی آیفون‌ها به لطف هماهنگی زیاد سخت‌افزار و نرم‌افزار آیفون‌ها با هم است. آیفون‌های جدید اپل در نسخه‌های 64/256/512 گیگابایت عرضه می‌شوند. برای اولین بار در دنیای آیفون‌ها شاهد حضور فضای ذخیره‌سازی 512 گیگابایتی هستیم. مانند همیشه پشتیبانی از حافظه خارجی وجود ندارد و حافظه رم هر دو گوشی هم 4 گیگابایت است.

اسپیکر

مانند نسل قبل شاهد حضور دو اسپیکر در گوشی‌های آیفون هستیم. امسال در عملکرد این اسپیکرها بهبودهایی صورت گرفته و به هم نزدیک‌تر شده‌اند؛ اسپیکری که در بالای گوشی و کنار خروجی صدای مخاطب قرار گرفته امسال بلندی صدایی شبیه به اسپیکر پایینی دستگاه دارد و از نظر بلندی صدا خیلی به هم نزدیک شده‌اند. اپل در پشت پنجره خروجی صدای مخاطب از اسپیکری کامل بهره برده که کمک کردن این دو اسپیکر به هم سبب می‌‌شود صدا خیلی بلند باشد در حالی که بیس هم قوی‌تر شده است. از این نظر آیفون 10 اس و آیفون 10 مکس بهترین اسپیکرهای موبایلی را در اختیار دارند که تا امروز دیده‌اید.

 جمع بندی

همانطور که مشاهده کردید در این مطلب به بررسی آیفون XS Max اپل پرداختیم. آیفون XS مکس بدون تردید هم اکنون یکی از بهترین، زیباترین، با کیفیت‌ترین و قدرتمندترین گوشی های موجود در بازار محسوب می‌شود. 

شیائومی بالاخره بعد از چند سال عضو جدیدی از خانواده می نوت ها را معرفی کرد که در خواب عمیقی رفته بودند. عضو جدید هر چند با اختلاف زمانی زیاد از نسل قبلی معرفی شد اما پرقدرت و مصمم است تا بتواند سهمی از بازار را در دست بگیرد. می نوت 10 این عضو جدید است که در دو نسخه معرفی شده یکی می نوت 10 و یکی گوشی می نوت 10 پرو که در بررسی امروز در مورد نسخه معمولی یعنی می نوت 10 صحبت می‌کنیم که در حقیقت تفاوتی با نسخه پرو ندارد به جز در بخش تعداد عدسی‌های لنز اصلی و حافظه داخلی و حافظه رم.

بررسی گوشی می نوت 10 پرو

طراحی و ظاهر

Mi Note 10 Pro یک گوشی خوش ساخت است که دارای لبه‌های شیشه‌ای خمیده و قاب آلومینیومی محکم است. اگرچه به خوبی ساخته شده، طراحی آن آنچنان قابل توجه نیست و در واقع چیز جدیدی برای گفتن ندارد. در عوض، گفته می‌شود شیائومی بیشتر بر روی ارتقاء ویژگی‌های فنی و نرم افزاری کار کرده و توجه کمتری به طراحی داشته است. می نوت 10 پرو دارای صفحه نمایش نسبتاً بزرگ ۶.۴۷ اینچی است که کیفیت Full HD + را ارائه داده است. در قسمت پایین نمایشگر یک حاشیه باریک دیده شده در حالی که لبه بالای نمایشگر میزبان ناچ قطره‌ای است. بلندگون نیز در لبه بالایی جای گرفته است. همه دکمه‌ها در سمت راست گوشی قرار دارند. قسمت بالایی لبه سمت راست میزبان راکر تنظیم صداست و دکمه پاور به طور مستقیم در زیر آن قرار دارد.

در پایین، درگاه سیم کارت را پیدا خواهید کرد. این دستگاه از microSD پشتیبانی نمی‌کند. در قسمت زیرین گوشی درگاه USB-C، بلندگوها، میکروفون و جک هدفون ۳٫۵ میلی‌متری قابل مشاهده است. در قسمت بالای گوشی یک میکروفون دیگر و یک بلستر IR وجود دارد. قسمت پشتی این گوشی طراحی تمیز و مرتبی دارد که دارای انعکاس جالبی بوده و البته جای اثرانگشت روی آن باقی خواهد ماند. در سمت چپ، ماژول پنج‌گانه دوربین را در یک خط مستقیم و نزدیک به لبه آن پیدا خواهید کرد. در سمت راست دوربین‌ها، چهار فلش مختلف وجود دارد. شیشه صفحه نمایش و قسمت پشتی این گوشی با پوشش Gorilla Glass 5 محافظت می‌گردد.

 صفحه نمایش

گوشی شیائومی می نوت 10پرو دارای صفحه‌نمایش 6/47 اینچی با لبه‌های خمیده در طرفین و شکاف در قسمت بالا بوده و این صفحه‌نمایش از وضوح تصویر +Full HD با نسبت 9:15 : 9 برخوردار است و یک حسگر اثر انگشت در پایین صفحه قرار دارد. این نمایشگر OLED در گوشی می نوت 10 پرو شیائومی از روشنایی 430 نیت بهره برده و به گفته‌ی شیائومی حداکثر روشنایی این دستگاه به 600 نیت نیز خواهد رسید. همچنین استفاده از محافظ صفحه نمایش گوریلا گلس 5 ، خیال شما را از مقاومت بالای صفحه نمایش در برابر ضربات را راحت خواهد ساخت.

 دوربین

در می نوت 10 پرو پنج دوربین روی قاب پشتی گوشی قرار دارد که بی‌شک جذاب‌ترین بخش مربوط به این گوشی نیز هست. دوربین اصلی ۱۰۸مگاپیکسلی دارای اندازه سنسور ۱/۱٫۳۳ اینچ است این امر به گوشی اجازه می‌دهد تا در محیط کم نور کارایی مناسبی را ارائه دهد.
در زیر لنز اصلی، یک لنز تله فوتو ۱۲ مگاپیکسلی برای ثبت تصاویر پرتره با زوم اپتیکال دو برابر پیدا خواهید کرد، البته این لنز تثبیت کننده نوری ندارد. با این حال، در لنزهای زیر آن این امکان وجود دارد. یک لنز تله فوتو ۵ مگاپیکسلی با زوم اپتیکال ۵ برابر ، یک لنز اولترا واید ۲۰ مگاپیکسلی و یک لنز ماکرو مستقل برای ثبت تصاویر از فاصله‌ی ۱٫۵ سانتی‌متری سوژه نیز در این گوشی استفاده شده است.

شیائومی ادعا می‌کند این لنز اولین بار در یگ گوشی موبایل بکار رفته است. یک دوربین سلفی ۳۲ مگاپیکسلی نیز در بریدگی بالای نمایشگر آن قرار گرفته که به طور کلی بسیار خوب عمل کرده و تصاویر باکیفیت و طبیعی را ثبت می‌کند. در Mi Note 10 Pro همچنین Night Mode 2.0 نیز پیش‌بینی شده که می‌تواند به جای عکس‌هایی با فایل JPEG، فایل‌های خام RAW تولید کند تا بتوانید جزئیات و محدوده دینامیکی بهتری داشته باشید. در مورد کیفیت تصویر باید گفت که ارائه رنگی مطلوبی داشته اشباع و شدت رنگ نیز طبیعی است. در حالت پرتره، جدا کردن سوژه از پس‌زمینه به خوبی مشهود است. با این وجود تصاویر کمی شارپ به نظر می‌رسند؛ اما به طور کلی خوشایند است.

نرم افزار

سیستم‌عامل دستگاه اندروید نسخه 9 است و رابط کاربری می یو ای نسخه 11 روی آن نصب شده که رابط کاربری‌ای بسیار دوست داشتنی است. این رابط کاربری علاوه بر اینکه ظاهر خیلی جذاب و چشمگیری دارد قابلیت شخصی سازی بسیار بالایی هم دارد که سبب می‌شود خیلی خوب بتوانید از پتانسیل گوشی خودتان استفاده کنید.

همه چیز در این رابط کاربری زیبا و دوشت داشتنی است. می‌توانید به خوبی به عنوان یک رابط کاربری که مدت‌ها شما را خسته نمی‌کند روی آن حساب کنید به علاوه اینکه کاملا نرم و روان کار می‌کند. صفحه قفل طراحی ساده اما کاربردی‌ای دارد. در صفحه اصلی می‌توانید دو حالت را برای نمایش برنامه‌ها انتخاب کنید که در حالت اول تمام برنامه‌های نصب شده روی گوشی در همان صفحه اصلی به نمایش در می‌آیند که پیش از این هم در گوشی‌های شیائومی این روند را می‌دیدیم اما حالتی جدید به این رابط کاربری اضافه شده که به وسیله آن می‌توانید برنامه‌های نصب شده روی گوشی را در صفحه‌ای جداگانه به نام اپ دراور داشته باشید و از صفحه اصلی برای استفاده از برنامه‌های پرکاربرد خودتان و ویجت‌ها بهره ببرید.

نوتیفیکیشن بار بخشی کارآمد در این رابط کاربری به حساب می‌آید که علاوه بر نوتیفیکیشن‌ها که کامل و جامع هستند به تعداد زیادی سوییچ دسترسی دارید که به شما امکان کنترل کاملی روی گوشی می‌دهد بدون اینکه به بخش تنظیمات مراجعه زیادی داشته باشید.

 سخت افزار

با وجود تمامی ویژگی‌های بالا ، شاید مشخصات پردازنده شیائومی می نوت 10، کمی شمارا از خرید آن دل‌سرد نماید. چرا که پردازنده بکار رفته در Xiaomi Mi Note 10 ، همسو با امکاناتی نظیر دوربین پنجگانه ، صفحه نمایش و قیمت آن نیست. انتظار میرفت شیائومی در این گوشی نیز، از پردازنده‌ی قدرتمند کوالکام یعنی اسنپدراگون 855 استفاده نماید تا می نوت 10 و می نوت 10 پرو را به یک گوشی تمام عیار و به‌قول عامیانه ، همه‌فن حریف تبدیل کند. پردازنده استفاده شده در می نوت 10 پرو، اسنپدراگون 730G بوده که قدرت بسیار بالایی در اجرای بازی‌ها دارد اما شاید در سایر زمینه‌ها حرف آنچنانی برای گفتن نداشته باشد. اما دقت داشته باشید که اسنپدراگون 730G با پردازنده‌ی گرافیکی Adreno 618GPU، اورکلاک گرافیکی 15 درصد سریع‌تر از اسنپدراگون 730 دارد که می‌تواند فریم‌ریت‌ و گرافیک بهتری را پشتیبانی کند.این گوشی دارای حافظه داخلی به حجم 128 گیابایت میباشد. شایان ذکر است حافظه رام 6 گیگابایتی نیز میتواند در زمینه پردازش تصاویر و بازی‌ها کمک زیادی به شیائومی می نوت 10 نماید.

 باتری

شیائومی می نوت 10 پرو به یک باتری بزرگ ۵۲۶۰ به عنوان منبع تغذیه تکیه می‌کند، بنابراین این امر حس می‌شود که عمر باتری بسیار عالی است. همچنین اسنپدراگون ۷۳۰جی از لحاظ مصرف انرژی نسبت به Snapdragon 855 بسیار کارآمدتر است و باعث افزایش عمر باتری می‌شود. به طور متوسط روزانه، حدود هفت ساعت و نیم نمایش قابلیت پخش فیلم داشته که در مقایسه با وان پلاس 7 تی به طور متوسط حدود پنج ساعت و نیم قابلیت پخش فیلم داشته عملکرد عالی را از خود نشان داده است. Mi Note 10 همچنین از یک شارژر ۳۰ واتی بهره می‌برد و در یک ساعت و شش دقیقه به طور ۱۰۰٪ شارژ می‌شود.

نتیجه گیری

به طور کلی ، شیائومی می نوت 10 و پرو را نه میتوان بعنوان یک پرچمدار شناخت نه یک گوشی میان رده (به مانند دیگر گوشی‌های سری می نوت شیائومی)، بلکه میتوان آن را ترکیبی از هر دو دانست. دوربین با کیفیت و امکانات فوق‌العاده ، باتری قدرتمند با قابلیت فست شارژ 30 واتی، ظاهربسیار شیک و بهره‌گیری از صفحه نمایش امولد از ویژگی‌های مشترک می نوت 10 با پرچمداران شیائومی بوده و پردازنده اسنپدراگون 730G با پردازنده گرافیکی Adreno 618 نیز از ویژگی‌های مشترک می نوت 10 با گوشی‌های میان رده میباشد. علاوه بر موارد بالا ، قیمت مناسب، ظاهر شیک و صفحه نمایش خمیده محصول ، میتواند اشتیاق شمارا برای داشتن می نوت 10 چندبرابر کند. برای تهیه گوشی کلیک کنید.

مزایا

• نمایشگر کم‌نظیر 6.47 اینچی با فناوری Super AMOLED و پشتیبانی از HDR10
• تراشه 8 نانومتری قدرتمند Snapdragon 730G با پردازنده مرکزی 8 هسته‌ای و پردازنده گرافیکی Adreno 618
• دوربین اصلی 5 تایی با لرزشگیر اپتیکال دوگانه و امکان فیلم‌برداری آهسته با سرعت 960 فریم بر ثانیه
• حسگر اثر انگشت تعبیه شده در زیر نمایشگر
• ورودی جک 3.5 میلی‌متری صدا
• طراحی زیبا و شیک
• سیستم‌عامل اندروید نگارش پای 9.0
• باتری فوق‌العاده قدرتمند
• دارای رادیو FM
• 8 گیگابایت حافظه رم
• امکان اتصال از طریق اینفرارد و NFC
• کیفیت ساخت استثنایی

 معایب

• تراکم پیکسلی پایین تر نمایشگر در مقایسه با سایر پرچمدارن
• عدم پشتیبانی از شبکه‌های مخابراتی 5G
• نبود درگاه کارت حافظه

شاید فکرش را هم نمیکردید که روزی گوشی با قیمت 1400 دلاری روانه بازار گردد. اما حقیقت دارد چراکه به تازگی شرکت سامسونگ گوشی تاشو پیشرفته ای را با همین قیمت روانه بازار کرده است. نام این گوشی Z فلیپ است. این گوشی به طور عمودی طراحی شده که طرح آن برگرفته از گوشی موتورولا ریزر می باشد. اما این گوشی پیشرفته دور از عیب نیست و در کنار مزایایی که دارد معایبی نیز دارد که در ادامه به بررسی کامل آن خواهیم پرداخت.

بررسی گوشی Z فلیپ

طراحی Z فلیپ

بعد از معرفی گلکسی فولد و ایراداتی که از همان ابتدای کار بر این گوشی وارد شد سامسونگ تصمیم به رفع ایرادات آن گرفت و با تقویت بخش‌هایی از آن، دوباره این گوشی را روانه بازار کرد. این وقفه باعث شد تا توجه زیادی به این گوشی نشود و خیلی زود از زبان‌ها بیافتد. Z flip دومین تجربه سامسونگ از گوشی‌های با صفحه نمایش منعطف است. سامسونگ این بار طراحی این گوشی را نیز عوض کرده. Zflip مانند گوشی‌های تاشوی قدیمی از بالا باز می‌شود و این طراحی باعث شده تا با یک گوشی جمع و جور روبرو باشیم.

هنگامی‌که Z flip در حالت بسته قرار دارد یک مربع تمام شیشه‌ای است البته با توجه به ابعاد ۸۷٫۴ x 73.6 x 17.3 میلی متر نمی‌توانیم بگوییم کاملا مربع است. در حالت باز شده ابعاد این گوشی ۱۶۷٫۳ x 73.6 x 7.2 است و تبدیل به یک گوشی مستطیل شکل می‌شود. استفاده از شیشه در قاب پشتی باعث شده تا گوشی کاملا مستعد جذب چربی و اثر انگشت باشد و به راحتی لکه‌ها روی قاب نمایان می‌شوند. البته سامسونگ دو تکه قاب ژله‌ای برای کاربر در جعبه قرار داده است که تا حد زیادی از قاب شیشه‌ای محافظت می‌کند. یک صفحه نمایش لمسی ۱٫۱ اینچی Super AMOLED با رزولوشن ۳۰۰×۱۱۲ پیکسل روی قسمت جلویی قاب شیشه‌ای قرار داده شده تا بدون بازکردن در گوشی بتوانید از تماس‌های دریافتی و پیام‌های رسیده با خبر شوید و البته یکی از بهترین کارایی‌های این صفحه نمایش در هنگام عکاسی نمایان می‌شود. وقتی گوشی در حالت بسته قرار دارد با دو بار فشردن کلید پاور دوربین فعال و این صفحه نمایش تبدیل به یک آینه برای گرفتن سلفی با دوربین اصلی می‌شود. درست در مقابل این صفحه نمایش دوربین دوگانه ۱۲ مگاپیکسل در یک قاب بیضی شکل قرار دارد. کناره سمت چپ محل قرار گیری درگاه سیم کارت است و کناره سمت راست کلیدهای تنظیم صدا و کلید پاور قرار گرفته‌اند. ناگفته نماند که حسگر اثر انگشت زیر کلید پاور قرار گرفته است و عملکرد سریعی دارد. درگاه شارژ و اسپیکر هم در کناره پایینی مشاهده می‌شوند و خبری از جک ۳٫۵ میلی متری نیست. بازکردن گوشی با یک دست کمی سخت، اما امکان‌پذیر است. با بازکردن گوشی شاهد یک اسمارت فون مستطیل شکل شبیه گوشی‌های امروزی هستیم با این تفاوت که لولاهای قسمت تا شونده درکناره دستگاه دیده می‌شوند. دورتادور صفحه نمایش با یک گارد پلاستیکی محافظت شده است در قسمت پایینی صفحه نمایش نیز دو قطعه پلاستیکی کوچک قرار داده شده تا هنگام بسته شدن درب گوشی آسیبی به صفحه نمایش وارد نشود. همان‌طور که می‌دانید سامسونگ بعد از ارائه اولین گوشی خود با صفحه نمایش منعطف و تست اولیه آن توسط بررسی کنندگان محصول متوجه آسیب پذیری صفحه نمایش بر اثر باز و بسته شدن بیش از حد گوشی شد و تصمیم گرفت صفحه نمایش را تقویت کند. سامسونگ از لایه‌ای به نام Ultra Thin Glass برای حفاظت بیشتر این صفحه نمایش استفاده کرده است اما در تست‌هایی که انجام شده این صفحه به راحتی و با اجسام نوک تیز صدمه می‌بیند. یکی دیگر از نگرانی‌های ما در هنگام کار با گوشی این بود که ممکن است از فاصله ایجاد شده بین دو لولا گرد و خاک و قطرات آب به داخل گوشی نفوذ پیدا کند. بازکردن ۹۰ درجه ای گوشی باعث می‌شود تا بتوانید از آن به عنوان پایه دوربین استفاده کنید و با قرار دارن گوشی روی میز به راحتی با دوربین سلفی بگیرید.گوشی به راحتی در جیب جا می‌شود اما بهتر است آنرا در جیب پشتی شلوار قرار ندهید.

 صفحه نمایش

صفحه‌نمایش خارجی در گلکسی زد فلیپ می‌تواند اعلان‌های اخیر و ساعت و پیش‌نمایشی از دوربین را به‌نمایش بگذارد. در حالت بسته، با دوبار فشردن کلید پاور دوربین فعال می‌شود و می‌تواند سلفی خاطره‌انگیزی ثبت کنید، با این تفاوت که عملا تمام تصویر را نمی‌بینید و تنها زاویه‌ی بسته و محدود را می‌بینید؛ چراکه نمایش تصویر کامل در صفحه‌نمایش ۱/۱ اینچی امکان‌پذیر نخواهد بود. درباره‌ی عملکرد این صفحه‌نمایش هنگام تصویربرداری توضیح خواهیم داد.

به صفحه‌نمایش اصلی دستگاه برگردیم. ازنظر کیفیت، روشنایی، دقت رنگ و رزولوشن، این گوشی را به‌صورت مستقیم نمی‌توان با گوشی‌هایی همچون آیفون‌های سری ۱۱ یا خانواده گلکسی اس ۱۰ مقایسه کرد. بااین‌حال در تجربه‌ی کلی از صفحه‌نمایش گلکسی زد فلیپ، مشکل آزاردهنده‌ای دیده نشد. صفحه‌نمایش کمی بلندتر از گوشی‌های معمول با چنین صفحه‌نمایشی به‌حساب می‌آید که هنگام تماشای ویدیو باعث می‌شود نوار‌های مشکی در اطراف صفحه‌نمایش قرار گیرد.

لولای دستگاه‌های تاشو بحثی است که به توضیحات بیشتری نیاز دارد و عملا توسعه‌ی فناوری در آن‌ها بیشتر به‌چشم می‌آید. اگر لولا در دستگاه تاشو به‌خوبی قرار گیرد، تغییر و تحول عظیمی شاهد خواهیم بود. بسیاری از شرکت‌ها همچون سامسونگ می‌کوشند لولای طراحی‌شده بتواند کمترین زاویه را بین دو بخش صفحه‌نمایش ایجاد کند. هرچند این زاویه به صفر نخواهد رسید، تمایل به صفر تا حد زیادی در گلکسی زد فلیپ به‌خوبی پیاده‌سازی شده است.

دوربین

سامسونگ برای Zflip از دوربین ۱۲ مگاپیکسل ۲ گانه استفاده کرده است. دوربین اول ۱۲ مگاپیکسل واید که مجهز به لرزشگیر اپتیکال و دوربین دوم ۱۲ مگاپیکسل اولترا واید است. کیفیت عکس‌ها در شرایط نوری مناسب کاملا رضایت بخش است و جزییات تصاویر به خوبی ثبت می‌شوند. می‌توانیم بگوییم کیفیت دوربین در حد کیفیت دوربین S10 سامسونگ است. میزان اشباعیت رنگ زرد در تصاویر کمی زیادتر از سایر گوشی‌ها به نظر می‌رسد. یکی از قابلیت‌های کارآمد رابط کاربری دوربین این است که وقتی گوشی را نیمه باز و در حالت ۹۰ درجه(L شکل) قرار دهید نیمه بالایی صفحه نمایش تبدیل به منظره یاب دوربین و دکمه‌های کنترلی دوربین در نیمه پایینی قرار می‌گیرند.

این قابلیت کمک می‌کند تا کاربر بتواند گوشی را روی میز قرار داده و به‌راحتی عکس بگیرد. به دلیل لرزش کمتر عکس‌هایی که در نور کم می‌گیرید هم کیفیت بهتری دارند. یکی دیگر از مزایای این قابلیت استفاده از دوربین سلفی برای تماس‌های تصویری طولانی مدت است. کاربر می‌تواند با دوربین اصلی عکس سلفی بگیرد، در این حالت صفحه نمایش کوچک پشت گوشی تبدیل به یک آینه می‌شود اما نکته‌ای که وجود دارد این است که عکس‌های گرفته شده نسبتی مربعی دارند. قابلیت‌های دیگری نظیر لایو فوکوس در حالت فیلم‌برداری، حالت اسلوموشن و دیگر امکاناتی که پیش از این در سایر پرچم داران سامسونگ دیده بودیم نیز در Zflip قرار دارد. دوربین ۱۰ مگاپیکسلی سلفی هم می‌تواند تصاویری با زاویه دید عادی و واید بگیرد. کیفیت عکس‌های گرفته شده با این دوربین در هر دو حالت رضایت بخش است. اما در حالت واید کمی نویز اطراف عکس ها مشاهده می‌شود.

با اینکه سامسونگ برای Zflip از پردازنده به‌روزی استفاده نکرده اما با این حال می‌توان گفت استفاده از پردازنده سال گذشته به همراه ۸ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی نوید یک گوشی توانمند را به کاربر می‌دهد. ما برای تست توان پردازشی بازی‌های آسفالت ۹، RealRacing و Call Of Duty را نصب کردیم وگوشی بدون هیچ‌گونه افت فریم و لگ بازی‌ها را پردازش کرد. در استفاده روزمره هم حتی با اجرای هم زمان چند بازی و برنامه هیچ افتی در کارایی دستگاه مشاهده نشد.

آخرین نسخه سیستم عامل اندروید تا امروز یعنی اندروید ۱۰ برای Zflip در نظر گرفته شده است که آخرین نسخه از رابط کاربری سامسونگ Samsung One UI 2 آنرا همراهی می‌کند. کار با رابط کاربری روان است و هیچ مشکل خاصی در هنگام کار با گوشی مشاهده نمی‌شود. با اینکه در این رابط کاربری تفاوت زیادی نسبت به نسل قبلی مشاهده نمی‌شود اما برخی نرم افزار ها نظیر یوتیوب برای استفاده در این گوشی بهینه سازی شده‌اند.

باتری

انرژی موردنیاز گلکسی زد فلیپ از باتری لیتیوم‌پلیمری ۳۳۰۰ میلی‌آمپرساعتی تأمین می‌شود. این باتری با‌توجه‌به مشخصات فنی دستگاه معمولی به‌حساب می‌آید و انتظار عملکرد یک روز کامل بی‌راه نیست. در تجربه‌ی کلی نیز، مصرف باتری متعادل بود و می‌توانستید با شارژر سریع ۱۵ واتی آن‌ را شارژ کنید.

سامسونگ تلاش کرده در هر وجه این گوشی را کامل کند. قرارگیری باتری مناسب تا اضافه‌شدن قابلیت شارژ وایرلس و حتی قابلیت شارژ معکوس، ویژگی‌هایی هستند که در انتخاب گوشی هوشمند در سال ۲۰۲۰ اهمیت دارد و نبود آن‌ها در گلکسی زد فلیپ احساس نمی‌شود.

جمع بندی

گلکسی Z فلیپ به‌عنوان یک گوشی تاشو، به اندازه کافی بزرگ و به اندازه کافی کوچک است. این گوشی جذاب، زیبا و چشم‌نواز قابلیت‌ها و امکانات خوبی دارد اما می‌توانست بسیار بهتر از این هم باشد. برای مثال در کنار جای خالی دوربین با کیفیت به همراه ویژگی‌های منحصر به فرد، این گوشی از باتری دوگانه استفاده می‌کند اما ظرفیت آن تنها ۳۳۰۰ میلی‌آمپر ساعت است و شارژ کامل آن از صفر تا صد نزدیک به ۲ ساعت طول می‌کشد. در حالی که می‌توانست باتری بزرگ‌تری با شارژر سریع‌تری داشته باشد. یا نبود اسپیکر استریو و جک هدفون به‌صورت همزمان می‌تواند طرفداران موسیقی را به‌راحتی از این گوشی دور کند.

این گوشی با وجود آن که حافظه قابل ارتقا ندارد، می‌توانست از حافظه داخلی بیشتری برخوردار باشد تا باتوجه به نمایشگر بزرگ و باکیفیتش، امکان ذخیره ویدئوهای حجیم یا بازی‌های ویدئویی سنگین بدون ترس از پر شدن حافظه فراهم باشد. اما با وجود تمام می‌توانست‌ها، این محصول ساخت یکی از نوآورترین و پیشرو‌ترین شرکت‌های سازنده گوشی هوشمند است و باید به آن‌ احترام گذاشت و به این فناوری و دانش‌ آفرین گفت. گلکسی Z فلیپ با قیمت ۱۳۸۰ دلار در بازار جهانی و قیمتی نزدیک به ۲۰ میلیون تومان در بازار ایران به فروش می‌رسد. برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید.

اگر به طور کلی به بازار گوشی نگاه کنید متوجه خواهید شد که در لیست گوشی های میان رده مدل های متنوع بسیاری وجود دارد که در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند. شرکت HMD یکی از شرکای شرکت بزرگ نوکیا است که در زمینه تولید گوشی های هوشمند نوکیا فعالیت دارد. این شرکت در سال های گزشته مدل های بسیاری را روانه بازار کرده است.

از نمونه این گوشی ها که اخیرا عرضه شده می توان به گوشی نوکیا 6.2 اشاره کرد. این اسمارت فون نسخه پیشرفته تره گوشی 6.1 می باشد که از لحاظ سخت افزاری پیشرفته تر است. همان طور که گفته شد شرکت نوکیا سعی بر این داشت که با همکاری HMD یک گوشی خوش قیمت همراه با کارایی بسیار خوب روانه بازار کند. در ادامه به بررسی کامل این محصول خواهیم پرداخت با ما همراه باشید.

 طراحی نوکیا 6.2

یک وجه اشتراک در تمامی گوشی‌های برند نوکیا که توسط شرکت اچ‌ام‌دی گلوبال ساخته شده‌اند وجود دارد و آن هم فاکتوری است به نام زیبایی. در اینجا نوکیا 6.2 هم از این قانون پیروی می‌کند و با طراحی چشم‌نوازی که دارد، توجهات را به سمت خود جلب خواهد کرد.

این دستگاه یک پوشش دوگانه شیشه‌ای و یک فریم فلزی دارد و هنگامی که روی سطوح صاف و صیقلی قرار می‌گیرد تنها برآمدگی که احساس می‌شود، دایره مربوط به دوربین عقب است.

در جلو شاهد حضور یک نمایشگر 6.3 اینچی IPS LCD با ناچ قطره‌ای هستیم تا از این نظر تفاوت زیادی میان این مدل با نوکیا 7.2 وجود نداشته باشد.

در اطراف صفحه نمایشی که می‌تواند تصاویر را با کیفیت HDR 10 پخش کند، حاشیه‌های مشکی رنگی به چشم می‌خورند که البته چندان ضخیم نیستند. خودِ کمپانی سازنده ادعا نکرده که این محصولش بدون نوار اطراف نمایشگر است بنابراین ما هم نسبت به این موضوع حساسیت به خرج نمی‌دهیم.

درون بریدگی بالای نمایشگر، یک لنز 8 مگاپیکسلی حضور یافته که در مقایسه با دوربین سلفی نوکیا 7.2 که 20 مگاپیکسلی بود، ضعیف‌تر است. در بالای دوربین ثانویه هم بریدگی بسیار باریک اسپیکر مشاهده می‌شود که احتمالاً به خاطر نازکی بیش از حد آن، متوجه حضورش نخواهید شد.

در مجموع، جلو و عقب نوکیا 6.2 توسط پوشش گوریلا گلس 3 محافظت شده است.

نمایشگر

نوکیا 6.2 مجهز به نمایشگر مشابه با نوکیا 7.2 است که دقت 1080 در 2280 پیکسل، نسبت تصویر 19:9 و تراکم پیکسلی 400 پیکسل در هر اینچ دارد.حداکثر میزان روشنایی این نمایشگر در حالت تنظیم نور صفحه به صورت دستی 514 نیت و در حالت خودکار 580 نیت است.نسبت کنتراست این گوشی بسیار خوب و 1525:1 است.در بحث تنظیمات نمایشگر باید بگوییم حالت پیشفرض Dynamic color است و در این حالت بازتولید رنگ برای محتویات فعلی روی نمایشگر تنظیم می‌شود و نباید انتظار دقت رنگ با یک هدف خاص را داشته باشید.

اگر این حالت را خاموش کنید، نمایشگر از فضای رنگ DCI-P3 پشتیبانی می‌کند که بازتولید رنگ نسبتا خوب است.این نمایشگر همچنین یک گزینه به اسم تعادل سفید خودکار دارد ولی شدت تاثیر آن بستگی به نور محیطی دارد و شبیه به قابلیت True Tone گوشی‌های اپل است. در این حالت بازتولید رنگ نمایشگر براساس دمای نور محیطی تنظیم می‌شود و به صورت بالقوه رنگ‌های واقعی‌تر تولید می‌کند.

 دوربین

نوکیا ۶.۲ به عنوان یک گوشی مقرون به صرفه به بازار آمده؛ اما در رابطه با دوربین‌ها به بهترین نحو ممکن عمل کرده است. دوربین اصلی سه‌گانه بوده و از لنز‌های ۱۶ و ۸ و ۵ مگاپیکسلی بهره برده است. لنز اصلی به خوبی می‌تواند از پس ثبت جزئیات برآمده و ارائه رنگ آن عالی است. سنسور ۸ مگاپیکسلی اولتراواید نیز زاویه ۱۱۸ درجه را ارائه می‌دهد، از این رو به خوبی می‌توانید فضای بیشتری را در یک فریم جای دهید. لنز ۵ مگاپیکسلی نیز به ثبت عکس‌های پرتره اختصاص داده شده است.

همچنین شما می‌توانید میزان بلور بودن پشت زمینه تصویر را به صورت آنی تنظیم کنید. این گوشی نوکیا به یک قابلیت نرم افزاری night mode مجهز شده است. در زمانی که نور کافی وجود ندارد این قابلیت به طور خودکار به شما پیشنهاد داده می‌شود. در رابطه با دوربین سلفی آن نیز خاطر نشان می‌شود که یک لنز ۸ مگاپیکسلی را به خدمت گرفته است.

 سخت افزار

نوکیا ۶.۲ مانند همه مدل‌های گوشی از نسخه خام اندروید یا Android One گوگل بهره برده و تا دو سال بروزرسانی اصلی و سه سال به‌روزرسانی‌های امنیتی را برای شما تضمین می‌کند. این بدان معناست که نوکیا ۶.۲ تا چند سال دیگر نیز قابل استفاده بوده و پاسخ گوی نیاز کاربران خواهد بود و HMD Global در حال حاضر سریع‌ترین تولید‌کننده‌هایی است که می‌خواهد نرم افزار جدید اندرویدی را در کل ناوگان خود به بازار عرضه کند. نوکیا ۶.۲ به زودی پس از عرضه به اندروید ۱۰ ارتقاء خواهد یافت. با داشتن چیپست اسنپدراگون ۶۳۶ با رم ۳ یا ۴ گیگابایتی، از قدرت کافی برخوردار بوده تا بتواند اندروید را کاملاً روان اجرا کرده و بدون هیچ دردسری اکثر برنامه‌هایی که در آن استفاده می‌کنید را اجرا کنید.

بنچمارک انتوتو که در حال حاضر یکی از معتبرترین بنچمارک‌ها در دنیای موبایل بوده امتیاز ۱۱۶.۰۰۰ را به nokia 6.2 اختصاص داده که با امتیاز گوشی‌های دیگری مثل سامسونگ ای ۸ (۲۰۱۸) و موتو زد ۳ پلی در یک خط قرار دارد. از جمله قابلیت‌های ارتباطی این گوشی نیز می‌توان به بلوتوث نسخه ۵.۰، NFC (البته تنها در برخی از بازارها این قابلیت در دسترس کاربران قرار گرفته است)، رادیو FM، OTG و درگاه Type-C 1.0 اشاره کرد.

نرم افزار

گوشی هوشمند نوکیا 6.2 بر روی سیستم عامل Android 9.0 (Pie); Android One اجرا می شود .

 باتری

با خرید نوکیا 6.2 صاحب گوشی می‌شوید که از یک باتری 3500 میلی‌آمپر بر ساعت بهره می‌برد. همراه با این موبایل یک شارژر 10 واتی به فروش می‌رسد که می‌تواند 35 درصد باتری را در عرض 30 دقیقه شارژ و قادر خواهد بود در مدت 2 ساعت، تمام منبع نیرو را پر کند. متأسفانه این دستگاه از تکنولوژی شارژ سریع پشتیبانی نمی‌کند بنابراین همین شارژر 10 واتی بهترین انتخاب برای آن به شمار می‌رود.

در آزمایش‌های تخصصی انجام شده، چنان‌چه با نوکیا 6.2 وبگردی کنید، باتری آن به میزان 10 ساعت دوام خواهد آورد و اگر با آن فیلم ببینید، دوام آن به 8.5 ساعت خواهد رسید. ضمن اینکه میانگین زمان استندبای هم به 73 ساعت می‌رسد.

جمع بندی

گوشی نوکیا 6.2 در کل از کیفیت ساخت و ظاهری جذاب برخوردار است که با برچسب قیمت 250 دلاری به نسبت گوشی های میان رده دیگری مانند شیائومی Redmi Note 8 پرو ، ریلمی XT از سخت افزار و دوربین ضعیف تری بهره می برد .با این حال علاقه مندان نوکیا می توانند با کمی هزینه بیشتر مدل 7.2 این گوشی را خریداری کنند که از پردازنده قوی تر و دوربین با کیفت تری برخوردار است .

گلکسی A30 سامسونگ هم با یک صفحه نمایش OLED با کیفیت تر و یک باتری بزرگتر می تواند جایگزین خوبی برای این گوشی باشد که البته قدرت پردازشی بالاتری را به نسبت نوکیا 6.2 ارائه نمی کند .نظر شما درباره خرید گوشی نوکیا 6.2 چیست؟

مسلما همگی با شرکت شیائومی و گوشی های میان رده ان همچون redmi note 8 pro اشنایی دارید، اگر شما اینجایید احتمالا میخواهید بدانید که گوشی می 9 لایت (یا Mi CC9 شیائومی) خرید مناسبی برای شما هست یا خیر، اگر چنین است تبریک میگویم به جای دقیقا درستی امده اید.

طراحی

در طراحی، اولین نکته‌ای که نظر را جلب می‌کند رنگ‌های جذاب و پرداخت ماتریسکی بکار رفته روی پنل عقب این دستگاه است. آپشن‌های رنگی هم شامل رنگ‌های مشکی، آبی و سفید است. ابعاد آن ۱×۷۴٫۵×۸٫۷ میلی‌متر و وزنی برابر با ۱۷۹ گرم دارد. هم پنل جلو و هم پنل عقب هر دو از شیشه ساخته شده‌اند. شیشه به خدمت گرفته شده در پنل جلو از جنس شیشه گوریلاگلس ۵ بوده که مقاومت قابل‌توجهی را در برابر خط و خش و ضربه به mi 9 lite بخشیده است. بکارگیری فریم آلومنیومی نیز نسبت به مدل‌هایی که از فریم‌های پلاستیکی برخوردارند، یک کارت طلایی محسوب می‌شود. ماژول دوربین نیز به صورت عمودی طراحی شده و در گوشه سمت چپ واقع شده است.

صفحه نمایش

در شیائومی می 9 لایت یکی از محبوب‌ترین و باکیفیت‌ترین نمایشگرهای بازار یعنی Super AMOLED به کار رفته است. ابعاد این پنل دارای ناچ قطره‌ای به 6.39 اینچ می‌رسد و رزولوشن آن نیز 1080p یا به عبارتی 2340*1080 پیکسل می‌باشد. ضمناً، تراکم پیکسلی و نسبت بدنه به تصویر این دستگاه هم به ترتیب 403 پیکسل در هر اینچ و 19.5:9 است. به این نکته هم اشاره کنیم که پنل به کار رفته در این گوشی با یک پوشش صاف گوریلا گلس 5 محافظت شده است.

همان‌طور که پیش از این هم گفتیم، امکان دارد در برخی کشورها همراه با گوشی و سایر محتویات درون جعبه، یک گارد محافظ نمایشگر نیز در اختیار خریداران قرار گیرد.

نهایت روشنایی صفحه نمایش OLED این دستگاه امتیاز فوق‌العاده 440 نیت را دریافت می‌کند تا وعده شیائومی در این‌باره تحقق یابد. ضمن اینکه چنان‌چه شما حالت خودکار (Auto) را روشن کنید، این عدد به 600 نیت افزایش خواهد یافت تا باز هم کمپانی چینی از این نظر رو سفید شود.

شیائومی برای تنظیمات کنتراست این دستگاه خود سه آپشن در نظر گرفته که با روشن کردن گزینه Automatic، خروجی رنگ‌های نمایشگر روی DCI-P3 تنظیم می‌گردد و تفاوت رنگی آن نیز به 3.8 درصد می‌رسد. تنها در همین حالت است که شما می‌توانید یکی از آپشن‌های Default، Warm یا Cool را برگزینید. به علاوه، در حالت پیش‌فرض هم تفاوت رنگی 3.8 خواهد بود که با انتخاب گزینه Warm، این عدد به 2.5 کاهش می‌یابد تا رنگ‌ها را دقیق‌تر نشان دهد.

در مرحله بعد به دیگر گزینه کنتراست می‌رسیم که همان آپشن استاندارد می‌باشد که رنگ‌ها را با کیفیت sRGB پخش می‌کند و تفاوت آنها را به 3.0 می‌رساند تا از این نظر هم عیب و ایرادی به محصول شیائومی وارد نشود. نهایتاً آپشن افزایشی (Increased) به چشم خواهد خورد که رنگ‌ها را سرزنده‌تر و پویاتر خواهد کرد.

سخت افزار

چیپستی که برای این گوشی میان رده به کار گرفته شده اسنپدراگون 710 نام دارد که بر پایه معماری 10 نانومتری بنا شده. این چیپ ست روی خودش پردازنده‌ای با 8 هسته دارد که 2 هسته آن فرکانس 2.2 گیگاهرتزی و 6 هسته‌ای فرکانس 1.7 گیگاهرتزی دارند.

کنار این پردازنده حافظه داخلی 128 گیگابایتی قرار گرفته و حافظه رم هم ظرفیت 6 گیگابایتی دارد. از 128 گیگابایت حافظه داخلی همان ابتدای کار حدود 108.9 گیگابایت آزاد و در اختیار کاربر است. از 6 گیگابایت حافظه رم هنگام بسته بودن تمامی برنامه‌ها به 2.8 گیگابایت دسترسی دارید و با باز کردن 15 برنامه روی گوشی میزان حافظه رم در دسترس به 2 گیگابایت تقلیل پیدا می‌کند.

اجرای برنامه‌ها و بازی‌ها روی این گوشی بالاتر از حد یک میان رده است. به راحتی می‌توانید بازی‌های مختلف را با هر میزان گرافیک بالا که در پلی استور قرار دارند روی این گوشی هوشمند زیبا اجرا کنید. در اجرای آسفالت 9 این گوشی توانایی اجرای بازی را دارد و حتی در بالاترین کیفیتش بازی را اجرا می‌کند. بازی‌های کال آو دیوتی و پابجی هم روی این گوشی بدون مشکل اجرا می‌شوند.

 نرم افزار

شیائومی برای این گوشی از اندروید نسخه 9 بهره برده اما رابط کاربری مخصوص این شرکت با نام می یو آی نسخه 11 ظاهری کاملا متفاوت را برای این گوشی هوشمند به همراه آورده است.

صفحه قفل در این دستگاه کاملا ساده طراحی شده و دو میانبر را روی آن می‌بینید که یکی برای دوربین و دیگری برای مجله خبری است. ساعت بزرگی در وسط این صفحه به چشم می‌خورد.

در صفحه اصلی آیکون‌های برنامه‌های نصب شده روی گوشی نمایش داده می‌شوند. با کشیدن انگشت روی این صفحه به سمت پایین می‌توانید به نوتیفیکیشن بار دسترسی پیدا کنید و اگر انگشت خودتان را به سمت بالا بکشید به بخش جستجو وارد می‌شوید.

با کشیدن انگشت به سمت چپ به کارت‌هایی دسترسی پیدا می‌کنید که به کمک آن‌ها می‌توانید بسیاری از کارهای روتینی که با گوشی خودتان انجام می‌دهید را بدون نیاز به مراجعه به بخش تنظیمات به کار بگیرید.

به لطف صفحه نمایش امولد که برای این گوشی در نظر گرفته شده شیائومی از قابلیت Ambient Display استفاده کرده که به کمک آن می‌توانید استایل های مختلفی را در صفحه خاموش گوشی هوشمند خودتان داشته باشید. به علاوه در این صفحه آیکون نوتیفیکیشن ها و درصد باتری و تاریخ هم نمایش داده می‌شود. در کنار این قابلیت بخشی انیمیشنی هم در نظر گرفته شده که با فعال شدن آن زمانی که صفحه نمایش قفل است و نوتیفیکیشنی که برای گوشی می‌رسد حالت‌های انیمیشنی جالبی روی صفحه ظاهر می‌شود.

تنظیمات شخصی سازی برای چراغ نوتیفیکیشن در نظر گرفته شده که می‌توانید بنا بر دلخواه خودتان آن را به صورتی که دوست دارید تنظیم کنید.

در کل نرم افزار این گوشی بسیار خوب عمل می‌کند و از کار کردن با آن بسیار لذت می‌برید در کنار اینکه قابلیت شخصی سازی فوق العاده بالایی هم برایش در نظر گرفته شده.

دوربین

ماژول عکس سه‌گانه شیائومی Mi 9 Lite از یک سنسور اصلی ۴۸ مگاپیکسلی، یک دوربین ۸ مگاپیکسلی واید آنجل و یک دوربین ۲ مگاپیکسلی سه بعدی تشکیل شده است. عکس‌ها فاقد وضوح هستند. بعضی از مناطق از نوردهی بیش‌ازحد رنج می‌برند، گاهی اوقات تصویر سوخته می‌شود. رنگ‌ها گاهی اشباع شده می‌شوند و جنبه طبیعی خود را از دست می‌دهند. نیازی به ذکر این مطلب نیست که فعال‌سازی هوش مصنوعی به آن کمک نمی‌کند.

اولترا واید آنجل، باعث ایجاد تحریف قابل توجهی در لبه‌های عکس می‌شود و جزئیات تصویر را نسبت به عکس‌های گرفته شده با سنسور اصلی از دست می‌دهد. حالت پرتره بهینه‌ترین حالت پیرامون را ارائه نمی‌دهد. در نور کم، نویز تنظیم می‌شود و جزئیات را از بین می‌برد. حالت شب به لطف نور بیشتر، زمان نوردهی طولانی‌تر را ممکن می‌سازد. این اثر ممکن است کمی غیرطبیعی به نظر برسد، واید آنجل رضایت بخش نیست که مقصر همه این‌ها نویز است.

دوربین جلو ۳۲ مگاپیکسلی اجازه ایجاد پرتره‌های مناسب را می‌دهد. پوست، مانند بسیاری از گوشی‌های هوشمند چینی، هنوز هم بسیار صاف است. حالت پرتره قادر به مدیریت است، اما به طور کلی تصویر بسیار طبیعی ارائه نمی‌دهد. در نور کم، مشکلاتی دارد و تصاویر کمی تار می‌شود.

 باتری

باتری به خدمت گرفته شده در این مدل، ۴۰۳۰ میلی آمپر ظرفیت دارد. برخورداری از این باتری بزرگ و تراشه ۱۰ نانومتری طول عمر فوق‌العاده‌ای را برای آن به ارمغان آورده؛ به علاوه اینکه از شارژ سریع ۱۸ وات، در کمترین زمان ممکن می‌توان این گوشی را شارژ کرد.

به طور کلی می ۹ لایت امکانات بسیار عالی با برچسب قیمتی مقرون به صرفه را در یک بسته جای داده و می‎تواند گزینه‌ای ایده‌آل برای آن دسته افرادی در نظر گرفته شود که قیمت گوشی برای آنها در اولویت بوده و می‌خواهند با صرف کمترین هزینه از بهترین مشخصات سخت‌افزاری بهرمند شوند.

مزایا

• دوربین سلفی قدرتمند حتی در محیط‌های کم نور
• طراحی چشم نواز و جوان پسند
• نرم افزار پر سرعت
• چیپست قوی
• برخورداری از تکنولوژی NFC
• قابلیت شارژ سریع

معایب

• درگاه مشترک سیم کارت دوم و حافظه جانبی

سامسونگ چندی قبل نسل جدید پرچمدارانش یعنی سری گلکسی S20 را معرفی کرد تا مثل همیشه خون تازه ای به رگ های دنیای موبایل تزریق کند. این نسل به گفته سامسونگ به اندازه ای متفاوت هستند که عدد 11 جوابگوی آنها نبوده و باید با عدد 20 معرفی می شدند. بدون شک مهم ترین عضو این خانواده پنج-شش نفره، همانیست که واژه «اولترا» را یدک می کشد تا پاسخی باشد برای «پرو»های رقیب دیرینه: گلکسی S20 اولترا 5G که ما در ادامه از 5G انتهای اسمش صرف نظر می کنیم. در ادامه به بررسی کامل گوشی S20 اولترا خواهیم پرداخت با ما همراه باشید.

طراحی گوشی S20 اولترا

ظاهر، طراحی و کیفیت ساخت اولین مواردی هستند که در برخورد با یک گوشی هوشمند با آنها روبرو می‌شویم. برای گلکسی اس 20 باید در این مورد واژگانی مانند «بزرگ، نه چندان زیبا و سنگین» را به کار ببریم. در واقع برخلاف سامسونگ که همیشه علاقه‌مند است تا گوشی‌های خود را با القابی چون زیبا، قدرتمند و هنرمندانه توصیف می‌کند، حداقل در مورد اول نمی‌توانیم با تبلیغات این شرکت چندان موافق باشیم.

در نگاه اول به این گوشی شاید بارزترین نکته در خصوص طراحی آن برجستگی بسیار بزرگتر از حد معمول سنسور دوربین دستگاه باشد که در قسمت بالا و سمت چپ دستگاه قرار گرفته است. این دوربین ساختار چهاروجهی دارد که پیش از این در پرچمداران اپل و گوگل دیده بودیم ولی این بار ابعادی بسیار بزرگتر برای آن در نظر گرفته شده است.

نکته‌ای که باید در اینجا متذکر شویم این است که این برآمدگی در همه گوشی‌های سری گلکسی اس 20 وجود دارد ولی در نسخه اولترا به اوج خود رسیده که بیشترین تأثیر آن، فارق از زیبایی، زمانی خواهد بود که گوشی را روی یک سطح صاف مانند میز بگذارید و بخواهید با آن کار کنید. در این حالت به دلیل عدم تقارن المان‌های فیزیکی در پشت دستگاه، با لمس نواحی نزدیک به گوشه بالا و سمت چپ دستگاه، گوشی روی میز تکان خورده و باعث می‌شود نتوانید به راحتی با آن کار کنید.

از منظر ارگونومیک نیز باید این گوشی را دستگاهی در سطح متوسط دانست. چرا که وزن بدنه بسیار بالای آن و در عین حال ابعاد بدنه دستگاه به نحوی است که به سختی می‌توان با یک دست با آن کار کرد و اگر بخواهید در منوها گشت و گذار کنید، حتی رابط کاربری One UI که تمام تلاشش ساده‌تر کردن کار با یک دست با نمایشگر بوده نیز نمی‌تواند چندان کارآمد باشد و حتماً باید دست دیگر خود را نیز وارد کار کنید.

از بیان مشکلات ساختار ناهمگون و بزرگ این سنسور که بگذریم باید گفت گلکسی اس 20 اولترا دستگاهی با کیفیت ساخت بالاست. تراشکاری بدنه و قسمت‌های فلزی با دقت بسیار بالا صورت گرفته و هماهنگی بسیار بالایی برای اتصال شیشه‌های دو سمت دستگاه با بدنه دیده می‌شود ولی میزان خمیدگی شیشه در لبه‌ها به وضوح در این مدل کمتر از پرچمداران سال‌های گذشته شده و همین یک آیتم مثبت است که توانسته به صورت قابل توجهی درصد لمس‌های ناخواسته نمایشگر را کاهش دهد.

جنس آلومینیوم بدنه مانند قبل است و سامسونگ همچنان استفاده از آن را به استیل ضد زنگ که سال‌هاست در محصولات اپل استفاده می‌دهد ترجیح داده است. نمایشگر و بدنه پشت دستگاه به شدت استعداد جذب اثر انگشت و لک برداشتن دارد و با این ویژگی می‌تواند کاربران حساس را بسیار آزار دهد.

صفحه نمایش

تاکنون تعدادی از مشخصات فنی نمایشگر را گفته ایم، اما سایر مشخصات فنی این پنل از این قرار است: نمایشگر S20 Ultra یک پنل 6.9 اینچی Dynamic AMOLED با رزولیشن 1440 در 3200 است. نکته مهم اینجاست که این پنل کاملا تخت است و دیگر خبری از نمایشگر های خمیده برای پرچمداران سامسونگ نیست. به نظر ما استفاده از نمایشگر تخت ساده تر و همچنین خرید و نصب محافظ صفحه نمایش گوشی هم آسان تر است.
دستگاه یک حفره نمایشگر بسیار کوچک در مرکز خود دارد و حاشیه هم به گونه ای است که اگر از کیس محافظ استفاده نکنید، ممکن است با لمس های ناخواسته کلافه شوید. اما اگر یک کیس محافظ خوب استفاده کنید، این مشکل حل می شود.

ویژگی جدید این پنل اما، نرخ ریفرش 120 هرتزی آن است. اما اگر نمی دانید این ویژگی چه فایده ای دارد، باید بگوییم که نمایشگر 120 هرتزی به این معناست که نمایشگر در هر ثانیه 120 بار محتوای خود را به روز رسانی می کند، این مقدار دو برابر نرخ 60 هرتزی اسمارت فون های معمولی است. در واقعیت، این یعنی دستگاه با هر لمس کاربر، با سرعت شگفت انگیزی واکنش می دهد و به طور کلی دستگاه سریعتر و روان تر به نظر می رسد.
نتیجه استفاده از این نرخ ریفرش کاملا قابل مشاهده است و در همان لحظات اول متوجه تفاوت آن خواهید شد، لازم به ذکر است که فعال سازی این ویژگی به معنای مصرف انرژی بیشتر هم هست. برای همین است که سامسونگ امکان تغییر این نرخ به 60 هرتز را نیز فراهم کرده تا اگر به عمر باتری بیشتر نیاز داشتید، آن را انتخاب کنید.

دو نکته درمورد نرخ ریفرش 120 هرتزی وجود دارد که دانستنش خالی از لطف نیست: اول اینکه این نرخ در رزولیشن حداکثری Quad HD در دسترس نیست و تنها در کیفیت Full HD کار می کند، دومین نکته هم این است که حق انتخاب 90 هرتزی در تنظیمات نمایشگر وجود ندارد. این نرخ ریفرش می توانست نقطه میانه بین روان بودن تصویر و عمر باتری بهتر باشد.
از حیث نمایش رنگ هم باید بگوییم که سامسونگ خودش پنل های AMOLED را تولید می کند و کاملا هم در این کار استاد است. در بخش تنظیمات، دو حالت رنگ وجود دارد: یک حالت Vivid و یک حالت Natural که اساس حق انتخاب بین رنگ پویا و غنی، و همچنین رنگ های کمی سردتر و عادی تر را می دهد. از نظر ما حالت Natural واقع گرایانه تر است چرا که Vivid رنگ ها را بیش از حد غنی می کند.

دوربین

شاید گزاف نباشد که بگوییم مهمترین ویژگی پرچمدار غول‌پیکر سامسونگ دوربین آن است. البته باید در نظر داشته باشید که دوربین گلکسی اس 20 اولترا فلسفه‌ای به غایت متفاوت از دو نسخه دیگر گلکسی اس 20 دارد و سامسونگ در آن از سنسورهایی کاملاً متفاوت استفاده کرده است. در واقع تنها وجه اشتراک این سه مدل سنسور اولترا واید 12 مگاپیکسلی است که باعث می‌شود در هر سه گوشی بتوانید عکس‌های فوق عریض یکسانی بگیرید.

دوربین اصلی این گوشی که با فناوری اختصاصی ISOCELL Bright HM1 سامسونگ ساخته شده حسگری جدید با 108 میلیون پیکسل 0.8 میکرومتری است که فضایی مستطیلی به قطر 1/1.33 اینچ را در ماژول دوربین اشغال می‌کند. این سنسور را باید بزرگترین سنسور استفاده شده در گوشی‌های سامسونگ از حیث تعداد و تراکم پیکسل دانست که توانایی‌های متعددی دارد.

پیکسل‌های این سنسور با تکنیک ISOCELL Plus در کنار یکدیگر جای گرفته‌اند که خود فناوری بسیار کارآمدی برای کاهش پاشیدگی و پخش شدن فوتون‌های وارده به پیکسل با اعمال ایزولاسیون بین هر دو ساب‌پیکسل در کنار هم است.

وجود 108 میلیون پیکسل این امکان را به سامسونگ می‌دهد که در ابعادی تا 3 برابر بزرگتر از سنسورهای معمولی دیگر، بتواند از فناوری موسوم به Nona Binning استفاده کند. Nona Binning در واقع نوع ارتقا یافته فناوری TetraPixel است که از دو سال پیش در گوشی‌های هوشمند استفاده می‌شد و به سنسورهای با رزولوشن بالا این اجازه را می‌داد تا بتوان با ساخته آرایه‌های 2x2، هر 4 پیکسل سنسور را به یک پیکسل واحده ترکیب کرد. فناوری جدید حالا امکان وارد کردن 1.5 برابری فوتون‌ها به هر ساب‌پیکسل را می‌دهد که نتیجه آن تصاویری بسیار روشن‌تر و دقیق‌تر در ثبت رنگ‌ها خواهد بود.

این فناوری به پردازنده تصویر اجازه می‌دهد هر 9 پیکسل را به یک پیکسل منفرد تبدیل کرده و ابعاد پیکسل واحده جدید را از 0.8 میکرون قبلی به 2.4 میکرون با 12 مگاپیکسل رزولوشن برساند.

سخت افزار

Galaxy S20 Ultra هم مثل سایر پرچمداران سامسونگ، در بازار های مختلف از چیپست های مختلفی استفاده می کند: کاربرانی که در ایالات متحده آمریکا و چند کشور دیگر Galaxy S20 Ultra را با چیپست اسنپدراگون 865 خریداری می کنند، در حالیکه سایر نقاط جهان نسخه بهره مند از چیپست خانگی Exynos 990 را خریداری خواهند کرد.
در این مقاله، نسخه Exynos از این دستگاه را در اختیار داشتیم. لازم به ذکر است که ممکن است عملکرد این دو چیپست اندکی با هم تفاوت داشته باشد، بنابراین بهتر است هنگام تست های پردازشی و عمر باتری به این نکته توجه کنید.

در استفاده روزمره، دستگاه کاملا حس یک پرچمدار پر قدرت 2020 را القا می کند، اما چند مشکل کوچک هم در آن دیده می شود. اولین مشکل، تاخیر عجیبی است که تقریبا در همه اپ های گوگل دیده می شود. اگر از Chrome، YouTubeیا Gmail استفاده می کنید، انتظار تاخیر و لگ های ناگهانی را داشته باشید.
اما بیایید چندان سختگیر نباشیم و نگاهی به سایر مشخصات فنی دستگاه بیندازیم: برای خرید این محصول هم نسخه 128 گیگابایتی با رم 12 گیگی وجود دارد و هم نسخه 512 گیگابایتی با رم 16 گیگی. همچنین لازم به ذکر است که امکان افزایش حافظه داخلی با
کارت حافظه microSD هم وجود دارد. مقدار حافظه رم اولترا واقعا شگفت انگیز است و این یعنی در پس زمینه می توانید تعداد زیادی از برنامه ها را باز نگاه دارید. در ادامه چندین نتیجه بنچمارک ها را آورده ایم تا حدودی با قدرت پردازشی Galaxy S20 Ultra آشنا شوید.

باتری

گلکسی S20 اولترا با دارا بودن حجم ۵۰۰۰ میلی‌آمپری بر قله حجیم بودن باتری‌های پرچم‌دار سامسونگ می‌ایستد، البته با توجه به ابعاد بزرگ‌تر نمایشگر نسبت به اسلاف پیشین، این ظرفیت چندان هم دور از ذهن نیست با این حال با توجه به ضخامت ۸.۸ ملی‌متری (سپر کاپیتان آمریکا را فاکتور بگیرید!)، بایستی جا دادن این باتری پر حجم در بطن دستگاه را هم ستود.

با توجه به فناوری نمایشگر و مصرف بهینه چیپست، انتظار کارایی خوبی هم از این باتری می‌رود. در تست‌های انجام شده، انتقام‌جوی ما می‌تواند تا بیش از ۱۸ ساعت به پخش مداوم ویدیو پرداخته (با روشنایی 50درصد) و نصف روز را هم به‌صورت متوالی با آن وب‌گردی کرد. البته این برای زمانی است که نرخ رفرش نمایشگر بر روی ۶۰ باشد و با تغییر آن به ۱۲۰ هرتز، تا ۲۰ درصد از ظرفیت باتری صرف این خوشگذرانی بیشتر خواهد شد.

نکته جالب دیگر برای پرچم‌دار غول پیکر سامسونگ، استفاده از شارژر سریع 25 واتی در جعبه و 45 واتی خارج جعبه است! البته این خارج جعبه را بایستی دست به جیب شده و جداگانه بخرید اما در تست‌های انجام شده همین نمونه 25 واتی به‌قدری خوب عمل می‌کند تا نخواهید به جیب مبارک فشار بیاورید. در تست‌های انجام شده در طی 30 دقیقه، این باتری حجیم نزدیک به دو سوم شارژ می‌شود که رقمی عالی‌ست. برای کامل شدن شارژ با توجه به آنکه در درصدهای بالاتر جهت ایمنی، این پروسه مقداری کندتر می‌شود، بایستی کمی بیشتر از یک ساعت را تحمل کنید.

گلکسی S20 اولترا از فناوری یو‌اس‌بی پاور دلیوری 3.0 هم به‌خوبی پشتیبانی می‌کند، برای همین پاور بانک‌های مجهز به این تکنولوژی، یک گزینه عالی جهت شارژ سریع دستگاه بوده و از طرفی قابلیت پشتیبانی از شارژ سریع بی‌سیم 15 واتی هم برایش فراهم شده تا در کل اگر قصد شارژ کردن گوشی را گرفتید، مهلت انتظارتان کم‌تر شده و سریع‌تر از قبل به محصول دلبندتان برسید. راستی، همچون پرچم‌دار قبلی سری S می‌توان از آن به عنوان یک پاور بانک بی‌سیم با حداکثر سرعت 9 وات هم بهره برد و در واقع شما صاعقه ثور را همه‌جا با خودتان به همراه دارید!

جمع بندی

گلکسی S20 اولترا یک پرچمدار تمام عیار است و هر آنچه نیاز داشته باشید را فراهم می کند؛ از کیفیت ساخت فوق العاده گرفته تا سخت افزار قدرتمند، نمایشگر مثال زدنی و دوربین های فوق حرفه ای. اگرچه سامسونگ روی زوم فضایی این گوشی مانور زیادی داده، ولی به نظر من نمایشگر 120 هرتزی قابلیت مهم تری به شمار می رود چون ملموس تر است و در هر سه مدل سری گلکسی S20 هم حضور دارد. در واقع سامسونگ به خاطر زوم فضایی، قیمتی فضایی را هم برای این گوشی در نظر گرفته که به عقیده من، قابل توجیه نیست.

بنابراین اگر به تلسکوپ نیازی ندارید و خیلی هم حرفه ای عکاسی نمی کنید، می توانید گلکسی S20 یا مدل پلاس آن را در نظر داشته باشید که به مراتب خوش دست تر و خوش قیمت تر هستند. از طرفی گلکسی S20 اولترا فقط مدل 5G دارد (هرچند شایعاتی در مورد مدل LTE آن هم به گوش می رسد) و احتمالاً زمانی که شبکه 5G در کشور ما راه اندازی شود، پرچمداران جدید سامسونگ را باید در موزه ها جستجو کرد. این هم دلیل دیگری برای انتخاب دو عضو دیگر این خانواده است.

مزایا

• دوربین بسیار باکیفیت با توانایی زوم 100x و قابلیت فیلمبرداری 8K
• مودم قدرتمند 5G و استفاده از فناوری Wi-Fi 6 و همچنین USB 3.2
• استفاده از حافظه‌های بسیار سریع و کارآمد LPDDR5 و UFS 3.0
• باتری ارتقا یافته و عملکرد بهتر شارژدهی و شارژ مجدد
• نمایشگر چشم‌گیر و متحول‌شده در نمایش محتوا با نرخ بروزرسانی 120 Hz
• قابلیت استفاده از Samsung Dex و تبدیل گوشی به رایانه رومیزی تنها با یک کابل

معایب

• طراحی زمخت ماژول دوربین و ارگونومی نامناسب دستگاه
• قیمت بسیار بالا
• کاهش توان پردازشی با اعمال بارهای بسیار سنگین و توان پایین‌تر در مقایسه با رقبا
• عدم عملکرد خوب دوربین سلفی در نور کم به هنگام عکاسی و فیلمبرداری

گوشی سامسونگ گلکسی A51 باید پا جای بزرگان بگذارد. این گوشی نسل بعدی گلکسی A50 است که یکی از موفق‌‎ترین گوشی‌های هوشمند سامسونگ در سال 2019 محسوب می‌شود. سامسونگ سال گذشته کاملا سری گلکسی A خود را متحول کرد تا بتواند در بازار محصولات میان‌رده با قدرت بیشتری با رقبا مبارزه کند.نتیجه این تلاش، عرضه مجموعه‌ای از دستگاه‌های جدید از جمله چندین مدل با فاصله زمانی چند ماهه بود.ظاهرا این استراتژی برای سامسونگ جواب داده است و این شرکت قصد دارد آن را در سال 2020 ادامه دهد. شروع این مسیر با عرضه گوشی Galaxy A51 ، یکی از ارزان‌ترین گوشی‌های قابل پیش‌بینی امسال است. دستگاه جدید روند گلکسی A50 را به عنوان گوشی که چندین قابلیت جدید را در یک محصول ارزان معرفی می‌کند ادامه می‌دهد.

گلکسی A50 یک حسگر اپتیکال اثرانگشت داشت و Galaxy A51 به گوشی‌های هوشمند ارزان سامسونگ دوربین ماکرو را اضافه می‌کند.با تولید این گوشی سوالات زیادی مطرح می‌شود. به عنوان مثال گوشی A51 در مقایسه با نسل قبلی خود چطور است و مهم‌تر از همه چه حرف‌هایی برای گفتن دارد؟ در این مطلب قصد داریم با پاسخ به این سوالات محصول جدید سامسونگ را به چالش بکشیم. تا انتها همراه ما باشید.

صفحه نمایش گوشی سامسونگ گلکسی A51

گلکسی A51 دارای صفحه نمایش AMOLED است که جزو صفحه نمایش‌های بسیار زیبای این برند است. همچنین اندازه صفحه نمایش آن ۶.۵ اینچ بوده و دارای رزولوشن 1080P با نسبت تصویر ۲۰ به ۹ است. پوشش رنگی آن قدرتمند است و برای محافظت با Gorilla Glass 3 پوشانده شده است. A51 همچنین از گزینه Always-on screen پشتیبانی می کند. بنابراین می توانید بدون لمس کردن گوشی، به راحتی ساعت و اعلان‌های خود را بررسی کنید. البته بخاطر داشته باشید که فعال کردن این ویژگی باعث افزایش میزان مصرف باتری تلفن همراه شما خواهد شد. علاوه بر این می‌توانید رنگ‌های موجود در صفحه را تنظیم کنید. در قسمت صفحه نمایش تنظیمات، دو حالت صفحه نمایش «طبیعی» که رنگ‌های متعادل‌تر و پررنگ‌تر دارد و حالت «واضح» که دارای رنگ‌های اشباع‌تر و چشم نوازتری است، وجود دارد که می‌توانید به دلخواه خود انتخاب کنید.

 اسکنر اثر انگشت

اسکنر اثر انگشت گلکسی A51 در زیر صفحه نمایش قرار گرفته و از نوع اپتیکال است. این اسکنر عملکرد خوبی دارد. اما نمی‌توان گفت پر سرعت است. در برخی از موارد مدت زمان بین لمس حسگر توسط انگشت شما تا باز شدن قفل صفحه گوشی کمی طولانی‌تر از حد معمول خواهد بود.

 سخت افزار

وقتی درون دستگاه را نگاه می کنید، احتمالا نقطه ضعف Galaxy A51 را در آنجا خواهید دید: قلب تپنده این دستگاه یک چیپست خانگی Exynos 9611 است که با 4 گیگابایت رم همراه شده است. البته نسخه بهره مند از رم 6 گیگابایتی هم عرضه شده ولی دستگاه در اختیار ما نسخه 4 گیگابایتی است. چیپ به کار رفته در این دستگاه یک میان رده قابل قیاس با سری شش اسنپدراگون های کوالکام است ولی تجربه کاربری و عملکرد پردازشی به اندازه دستگاهی مثل Google Pixel 3A سریع و روان نیست. هر زمان که دستگاه با وظیفه چالش برانگیزی روبرو می شود، یک تاخیر ایجاد می شود که با اینکه چندان نکته مهمی نیست ولی کاملا می توان آن را حس کرد.

نرم افزار

این گوشی سامسونگ از اندروید ۱۰ پشتیبانی می‌کند و دارای آخرین فرم رابط کاربری سامسونگ یعنی One UI می‌باشد. مهم‌ترین ویژگی جدیدی که در گلکسی A51 مشاهده می‌شود، پیمایش ژست جدید آن است. با استفاده از این ناوبری جدید، با کشیدن انگشت از پایین به بالا به صفحه اصلی بروید، یا اینکه از پایین بکشید و یک لحظه آن را نگه دارید تا برنامه های اخیر خود را مشاهده کنید. علاوه بر آن، از هر طرف تلفن روی صفحه بکشید یک قدم به عقب برمی‌گردید. این تقریباً همان رابط کاربری است که شما در گوشی‌های سامسونگ گران‌تر مانند سری گلکسی S10 نیز مشاهده می‌کنید.

 دوربین

کیفیت دوربین امتیاز شاخص گوشی گلکسی A51 است و سامسونگ از 4 دوربین استفاده کرده است که عبارتند از یک لنز اصلی 48 مگاپیکسل با گشادگی دریچه دیافراگم f/2.0 و یک دوربین فوق عریض 12 مگاپیکسل با گشادگی دریچه دیافراگم f/2.2 و میدان دید 123 درجه. در کنار این دو دوربین مانند نسل قبل حسگر عمق‌سنج 5 مگاپیکسل با ضریب اف f/2.2 قرار می‌گیرد. ولی عضو جدید دوربین ماکرو 5 مگاپیکسل با ضریب اف f/2.4 است تا گلکسی A51 اولین گوشی هوشمند سامسونگ باشد که از آن استفاده می‌کند.

دوربین اصل از فناوری ترکیب پیکسل برای ثبت تصاویر 12 مگاپیکسل استفاده می‌کند. تصاویر نهایی شارپ و خوب هستند و بازتولید رنگ عالی انجام شده است. عملکرد دوربین در شب در مقایسه با گلکسی A50 یقینا بهتر است.دوربین اصلی همچنین قادر به زوم دیجیتال 8 برابر است ولی هرچه زوم را بالاتر می‌‎برید کیفیت تصویر بدتر خواهد شد.

دوربین فوق عریض این گوشی در مقایسه با گوشی‌های میان‌رده اخیر دقت بالاتری دارد. این دقت بالاتر اجازه به ثبت جزئیات بیشتر می‌دهد و در نتیجه تصاویر نهایی شارپ‌تر هستند. کیفیت تصاویر در شب در مقایسه با دوربین اصلی بدتر بوده که علت آن گشادگی دریچه دیافراگم است.

سپس به کیفیت دوربین ماکرو می‌رسیم که به افراد اجازه می‌دهد تصاویر با جزئیات عالی از فواصل بسیار نزدیک بگیرند. توجه کنید باید برای ثبت یک عکس خوب فوق‌العاده به سوژه نزدیک شوید. پیشنهاد گوشی عکاسی از فاصله 3 تا 5 سانتی‌متر است. از طرفی باید لرزش دست اصلا نداشته باشید چون به دلیل نبود قابلیت لرزشگیر اپتیکال تصویر، کوچک‌ترین لرزش منجر به ثبت تصاویر محو خواهد شد.کیفیت دوربین ماکرو اگر فاصله را رعایت کنید عالی است، گرچه باید بگوییم با این دوربین نمی‌توانید فیلم بگیرید. البته باید بگوییم کاربردپذیری این دوربین در حد یک لنز تخصصی تله‌فوتو نیست و بیشتر به درد افرادی می‌خورد که به عکاسی از نمای فوق‌العاده نزدیک علاقه دارند.

گلکسی A51 یک دوربین جلو 32 مگاپیکسل با ضریب اف f/2.2 دارد. زمانی که دوربین جلو را فعال می‌کنید یک حلقه روشن اطراف بریدگی نمایشگر می‌درخشد. تصاویر سلفی خوب و شارپ هستند، حتی با آن که کمی بیش از حد نوردهی می‌شوند.هر دو دوربین جلو و عقب می‌توانند فیلم‌هایی با دقت 4K بگیرند.

قابلیت دیگر دوربین ایجاد AR Doodle در ویدئوهایتان شبیه به گوشی گلکسی نوت 10 است. می‌توانید روی صورت فرد یا هر جایی در قاب تصویر طرح‌هایی را بکشید و دوربین آن موقعیت را به یاد خواهد سپرد و زمانی که به آن موقعیت پن می‌شود، طراحی را نشان می‌دهد.

باتری

Galaxy A51 از یک باتری تقریبا بزرگ 4000 میلی آمپر ساعتی استفاده می کند که از این نظر با نسل قبلی تفاوتی ندارد و می تواند عمر باتری خوبی به کاربر ارائه دهد.

در مدت زمانی که از این محصول استفاده کردیم، متوجه شدیم که اگر حالت نمایشگر همیشه روشن را فعال نکنید و استفاده بسیار سنگین از این دستگاه نکنید، می توانید مطمئن باشید که با یک بار شارژ Galaxy A51 از یک و نیم روز تا دو روز شما را همراهی خواهد کرد.

جمع بندی

با اینکه Galaxy A50 اورجینال در سال گذشته ارزش خرید بسیار بالایی داشت و میلیون ها نسخه از آن در سراسر دنیا به فروش رسید، Galaxy A51 ارتقای نامحسوسی ارائه کرده و ویژگی جذابی ندارد و بر خلاف نسل قبلی چندان تحسین برانگیز نیست.

بله، این دستگاه زیبا و مدرن با یک نمایشگر با کیفیت AMOLED است که عمر باتری بسیار خوبی هم دارد و بدنه پلاستیکی آن هم حس خوبی القا می کند، ولی دوربین های جدید بهبود زیادی را به نمایش نمی گذارند و از رقبایی مثل Pixel 3a یا حتی iPhone 7، قابلیت های بسیار کمتری دارند. در کنار این، عملکرد پردازشی و تجربه کاربری هم چندان دلپذیر نیست و دستگاه هنگام اجرای وظایی کمی سنگین با تاخیر روبرو می شود.

در آخر باید بگوییم که Samsung Galaxy A51 یک میان رده تقریبا خوب است که با وجود رقبای چینی و یا Pixel 3a اندکی گران به نظر می رسد.  اگر از نوع کارایی و طراحی این گوشی خوشتان آمده باشد قطعا از گوشی A71 نیز استقبال خواهید کرد.

رونمایی از گوشی سامسونگ گلکسی Z فلیپ غیرمنتظره نبود ولی تعداد افراد خیلی کمی انتظار داشتند این اتفاق در رویداد Unpacked سامسونگ و به همراه اعضای جدید خانواده گلکسی اس ۲۰ انجام شود. نکته بهتر ماجرا امکان پیش خرید این گوشی همانند سری جدید اس است. قیمت این گوشی حتی مشخص شده است و کسی از آن تعجب نمی‌کند. اولین الماس تاشو عمودی سامسونگ ۱۳۸۰ دلار قیمت خواهد داشت.

این گوشی گران‌قیمت است و سخت‌افزاری داخلی ممتازی دارد ولی حتی جدا از آن بابت پولی که پرداخت می‌کنید یک گوشی هوشمند خوب به دست می‌آورید. اگر بخواهیم مقایسه کنیم از این نظر به مراتب با محصول بهتری از Razr 2019 موتورولا روبرو هستیم.

بدون شک در آینده‌ای نزدیک این دو گوشی به دفعات با یکدیگر مقایسه خواهند شد. ولی Z Flip جدا از سخت‌افزار داخلی و مهم‌تر از هر چیزی یک محصول عالی است و واقعا بخواهیم بگوییم ما را کاملا شگفت‌زده کرد.

طراحی گوشی Z Flip

تنها دلیل واقعی انتخاب گلکسی زد فلیپ در واقع طراحی آن است. لولای مخفی سامسونگ این امکان را برای گوشی فراهم می آورد که بتواند به جای آن فشرده شود. لولا یک بروزرسانی مجدد از گلکسی فولد است که عملکرد تاشوی آن بهبود یافته است و برس هایی برای جلوگیری از ورود گرد و غبار در هر دو طرف این لولای مخفی قرار گرفته است. لولای بروز شده سخت تر شده است تا درب گلکسی زد فلیپ را در هر موقعیتی بین حالت های باز و بسته بتواند نگه دارد. برنامه های دارای قابلیت Flex Mode سامسونگ میتوانند از این مزیت استفاده کنند.

مانند گلکسی فولد این لولای مخفی توسط یک محفظه سخت محافظت میشود، دقیقا مشابه یک کتاب عمل میکند که چگونه جلد و صفحات یک کتاب در کنار هم قرار گرفته اند و توسط ستون فقرات آن محافظت می‌شوند. طراحی ظاهری این تلفن واقعا زیباست، بازتاب های خیره کننده از نور روی سطح آلومینیومی، واقعا شگفت انگیز است. قطعا رنگ بنفش آن با بازتاب های آبی رنگ جزو محبوب ترین ها خواهد بود. در پشت گوشی نیز دوربین دوگانه به همراه نمایشگر خارجی ۱.۱ اینچی قرار گرفته اند. اثر انگشت گوشی نیز روی کلید پاور قرار گرفته است. همچنین این گوشی جک ۳.۵ میلی متری هندزفری نیز ندارد.

نمایشگر

در مورد نمایشگر اصلی این گوشی باید بگوییم یک پنل نمایش ۶.۷ اینچ با دقت ۱۰۸۰ در ۲۶۳۶ پیکسل است. این نمایشگر تراکم پیکسلی بسیار خوب ۴۲۵ پیکسل در هر اینچ را دارد و با توجه به تجربه شخصی دیدن این گوشی باید بگوییم دقت پایین نمایشگر اصلا مشکل خاصی نیست.

نکته مثبت استفاده از پنل‌های نمایش جدید سامسونگ یعنی Dynamic AMOLED است. یعنی از مزایای کامل کنتراست عالی، رنگ‌های زنده و میزان روشنایی بالا لذت می‌برید. حتی در کنار آن‌ها از استاندارد جدید +HDR10 پشتیبانی می‌شود.

بنابراین دقت پایین را کنار بگذاریم، نمایشگر گوشی گلکسی Z Flip تجربه‌ای در حد یک پرچم‌دار را در زمینه مولتی مدیا فراهم می‌کند. گرچه در مقایسه با خانواده اس ۲۰ باید بگوییم خبری از نرخ تازه‌سازی تصویر ۱۲۰ هرتز نیست.

ولی با توجه به این که پس از مدت‌ها تازه از چنین قابلیتی در نمایشگرهای معمولی سامسونگ استفاده شده است، کمی رویاپردازی است همین الان انتظار استفاده از آن را روی یک نمایشگر تاشو نیز داشته باشیم.

با آن که نمایشگر این گوشی از نظر فنی و کیفیت عالی است، ولی احساس می‌کنیم در مورد طراحی آن باید چند نکته را بگوییم.

با وجود پیشرفت فناوری در مقایسه با دوران گلکسی فولد، ظاهرا پنل‌های نمایش تاشو همچنان در اطراف لبه‌ها به راهکارهای حفاظتی زیادی نیاز دارند. به همین دلیل است که در جلوی Z Fold حاشیه اطراف نمایشگر نسبتا ضخیم کاملی را می‌بینیم.

همین حاشیه همچنین باعث ایجاد یک لبه قابل توجه و تفاوت در ارتفاع بین بدنه و پنل واقعی می‌شود. متاسفانه در این بخش چند امتیاز از بحث طراحی باید کم کنیم ولی وضعیت فعلی فناوری آن را اجبار کرده است.

جنبه مثبت ماجرا این است که این لبه نمایشگر باعث می‌شود گوشی بهتر در دست جا گیرد و به از بین بردن شکاف در زمان بسته بودن گوشی کمک می‌کند. همچنین احتمال این که دو بخش نمایشگر به یکدیگر مالیده شوند یا برخورد کنند را حذف می‌کند.

در مورد احساس کار با نمایشگر باید بگوییم متناقض بود. سامسونگ سطح نمایشگر Z Flip را تغییر داده است. روی این نمایشگر را یک فیلم شیشه‌ای فوق‌العاده نازک پوشانده است. طبق تجربه شخصی بخواهیم صحبت کنیم لغزاندن انگشت روی شیشه نمایشگر این گوشی در مقایسه با ظاهر پلاستیکی نمایشگر گلکسی فولد به مراتب ساده‌تر و روان‌تر است.

انتخاب جدید سامسونگ همچنین دوام نمایشگر را بیشتر کرده است. گرچه هنوز برای ارزیابی این ادعاها خیلی زود است.

نکته منفی که ظاهر جدید نمایشگر و استفاده از شیشه روی آن به وجود آورده است واضح‌تر بودن خط تای صفحه نمایش در مقایسه با گلکسی فولد است. اگر انگشت خود را روی صفحه بکشید، با آن که ناخوشایند نیست ولی تدوام حضور این خط باعث خواهد شد متوجه آن شوید و حضور آن را به یاد بسپارید. از طرفی به علت تا شدن عمودی این گوشی و استفاده از طراحی صدفی شکل، خط تای مذکور همیشه در وسط نمایشگر باقی خواهد ماند.

با توجه به این که اکثر بخش‌های رابط کاربری این گوشی برای اسکرول کردن و کشیدن دست روی صفحه عمودی بهینه شده‌اند، خط تای مورد نظر همیشه زیر انگشت کاربر قرار خواهد گرفت.

این که بتوانید با این موضوع کنار بیایید یا نه به سلیقه شخصی شما بستگی دارد. ولی از یک قضیه مطمئن هستیم، گلکسی Z Flip از آن دست گوشی‌هایی است که پیش از تصمیم به خرید باید حتما شخصا آن را به دست بگیرید و تست کنید.

عمر باتری

اگر چه این باتری برای ۳۳۰۰ میلی آمپر ساعت ارزشیابی شده است اما زد فلیپ دارای سیستم باتری دوگانه است مانند گلکسی فولد. یک باتری ۹۳۰ میلی آمپر ساعتی در نیمه بالایی گوشی وجود دارد و نیمه پایینی آن حاوی بسته بزرگتر ۲۳۷۰ میلی آمپر ساعتی است که در توزیع وزن تلفن کار خوبی را انجام می‌دهد. بر خلاف دیگر پرچمداران سامسونگ زد فلیپ تنها با حداکثر توان ۱۵ وات شارژ می‌شود. این گوشی از شارژ سریع بی سیم پشتیبانی میکند و همچنین دارای قابلیت شارژ‌ معکوس نیز هست. ما حداکثر یک روز و نیم توانستیم از باتری این گوشی کار بکشیم و بهتر است یک شارژر و یا پاور بانک همراه خود داشته باشید. در تست ویدیو این گوشی ۱۴ ساعت و۴۷ دقیقه، در وب گردی ۱۴ ساعت و ۱۲ دقیقه و در زمان مکالمه ۲۷ ساعت و ۵۵ دقیقه دوام آورد.

سخت افزار

برخلاف مجموعه دوربین که در مقایسه با خانواده اس ۲۰ در سطح به مراتب پایین‌تری بودند ولی در بخش سخت‌افزار سامسونگ چیزی را کم نگذاشته است. در واقع از دستگاه‌هایی که چنین شکلی دارند قدرت سخت‌افزاری زیاد انتظار نمی‌رود، چون چرخه توسعه این گوشی‌ها به مراتب طولانی‌تر است و در نهایت ممکن است از نظر قدرت سخت‌افزاری عقب بمانند.

اما Galaxy Z Flip از چیپست قدرتمند اسنپ‌دراگون ۸۵۵ پلاس سال قبل استفاده می‌کند و خبری از مدل با چیپست اگزینوس نیست. ۸۵۵ پلاس همچنان جزو بهترین تراشه‌های موجود در بازار است. استفاده از ۸ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی نیز به اندازه کافی است.

استفاده از درگاه میکرو اس‌دی نیز می‌توانست خوب باشد ولی زیاد نبود آن توی ذوق نمی‌زند. یک نتیجه جالب استفاده از سخت‌افزار نسل قبل این است که اسنپ‌دراگون ۸۵۵ پلاس همچنان یک مودم داخلی X24 LTE برخلاف نسل بعدی خود یعنی اسنپ‌دراگون ۸۶۵ دارد.

در گوشی مانند گلکسی Z Flip که طراحی آن یک چالش است، کمترین چیزی که به آن نیاز دارید اجبار برای قرار دادن یک مودم خارجی اضافه داخل گوشی است. نیازی نیست دیگر به پیدا کردن یک مکان و موقعیت درست برای مجموعه آنتن‌های بزرگ و پیچیده ۵G اشاره کنیم.

استفاده از این مجموعه فعلا از بحث خارج است. بنابراین، جای تعجب ندارد Z Flip برخلاف دوستان اس ۲۰ خود قصد شرکت در دنیای دستگاه‌های پشتیبان از شبکه‌های ۵G را ندارد.

البته معنای این حرف کمبود قابلیت‌های ارتباطی این گوشی نیست. برعکس، پشتیبانی از راه‌های ارتباطی و شبکه‌ای ۲×۲ MIMO، ۵CA، Cat.15 LTE (برای دانلود) و Cat.13 (برای آپلود)، استاندارد باند دوتایی MUMIMO Wi-Fi ac، بلوتوث ۵.۰، +ANT و NFC دیده می‌شود. سامسونگ حتی جا به اندازه کافی برای قرار دادن یک کویل شارژ بی‌سیم پیدا کرده است تا این گوشی حتی بتواند به کمک شارژ معکوس بی‌سیم سایر گجت‌های هوشمند کاربر را شارژ کند.

حالا به باتری می‌رسیم که یک جفت باتری قابل قبول در قلب این گوشی قرار گرفته است که ظرفیت مجموع آن‌ها به ۳۳۰۰ میلی‌آمپر ساعت می‌رسد. متاسفانه سرعت آن‌ها حداکثر به ۱۵ وات محدود است.

 جمع بندی

گلکسی زد فلیپ صفحه نمایش تاشو دارد و طراحی جذاب و منحصر به فردی را ارائه می‌دهد، شاهکاری است که سامسونگ امسال به بازار عرضه کرد. در بخش دوربین، وجود تله فوتو نیاز می‌شود اما به هرحال دوربین کیفیت مناسبی دارد و از طرفی هم طراحی فضا را محدود کرده است. ظرفیت باتری نیز کم است اما می‌شود با آن کنار آمد. به هرحال احساس میشود کسی این گوشی را برای شایستگی و قدرت آن نمیخرد و بیشتر بر اساس خاص و منحصر به فرد بودن آن است. خواه این دلیل حس نوستالژیک بودن باشد یا فقط تمایل به خاص بودن گوشی.

اینکه آیا شما تصمیم به خرید گلکسی زد فلیپ دارید یا خیر، انتخابی شخصی است اما در اینجا یک سوال پیش می‌آید. آیا فکر می‌کنید صفحه نمایش تاشو و فرم جمع و جور ارزش این قیمت گزاف را دارد؟ بدون شک این گوشی منحصر به فرد است اما ویژگی های آن نمی‌تواند برچسب قیمت ۱۳۸۰ دلاری آنرا توجیح کند. یکی از بزرگترین نگرانی ما فراتر از قیمت این است که این تلفن هوشمند به شدت شکننده است و صفحه نمایش نیز به راحتی خراشیده می‌شود، در برابر آب نیز مقاومت ندارد و شما همیشه استرس خراب شده آن را خواهید داشت. به هرحال باز هم این تصمیم شخصی است و به سلیقه شما بستگی دارد.

Galaxy S10 اسمارت فونی مناسب برای بزرگداشت دهمین مدل از سری محبوب S سامسونگ می‌باشد. این گوشی با صفحه نمایش Infinity-O زیبای خود توانسته تا یک قدم دیگر به رویای نمایشگرهای تمام صفحه در اسمارت فون‌ها نزدیکتر شود و دوربین سه گانه‌ی اصلی آن نیز با عکس‌های فوق العاده با کیفیت و با زاویه‌ی دید بسیار گسترده، می‌تواند عاشقان عکاسی را سیراب سازد. در ادامه با بررسی گوشی موبایل S10 همراه شما هستیم.

طراحی

وقتی در نگاه اول به پرچمداران جدید سامسونگ نگاه میکنید، به احتمال زیاد اصلی ترین چیزی که توجهتان را جلب میکند، حفره نمایشگر آن ها خواهد بود. البته این به معنای محبوبیت کامل این حفره ها نیست، چرا که بنا بر ادعای برخی از سایت ها، کاربرانی هستند که معتقدند این حفره ها حتی بیشتر از بریدگی های قبلی حواسشان را پرت میکند.

 حفره

نظر شما هر چه که باشد، حفره نمایشگر تازه ترین راه حل سامسونگ برای تعبیه دوربین سلفی بدون افزایش حاشیه است و باید تا پیدا شدن راه حلی بهتر با همین حفره های کوچک سر کنیم. راستش را بخواهید در مدت زمانی که ما از آن استفاده میکردیم، حفره نمایشگر اصلا مزاحم کارمان نبود و به نوعی حضور آن را فراموش کردیم. ولی به هر حال اگر نمیخواهید نمایشگرتان یک سوراخ داشته باشد، به راحتی میتوانید به بخش “Hide Camera” رفته و این حفره را به کمک یک نوار مشکی در بالای صفحه، حذف کنید.

ابعاد دستگاه 149.9 در 70.4 در 7.8 میلی متر است و این یعنی 6.3 میلی متر طویل تر و نیم میلی متر باریک تر از iPhone XS میباشد در حالیکه 4.3 میلی متر طویل تر و 2.2 میلی متر عریض تر از Pixel 3 است. S10 همچنین با وزن 157 گرم، 20 گرم سبک تر از محصول اپل و 9 گرم سنگین تر از محصول گوگل است.

 کنار ها

دکمه های دستگاه درست مثل مدل های قبلی است و سمت راست محل تعبیه دکمه پاور بوده و سمت چپ ها برای دکمه های صدا و Bixby است. زیر دستگاه همان شیار هایی است که در پرچمداران سال های اخیر پیدا میشد، یک پورت USB-C در وسط، جک هدفون در یک طرف و یک میکروفون و بلندگو در طرف دیگر.

بخش بالایی هم محل قرارگیری یک میکروفون حذف نویز و شیار سیمکارت و کارت حافظه microSD است که البته در برخی بازار ها به صورت هیبریدی است.

از زمان معرفی S6، فریم پرچمداران سامسونگ از جنس آلومینیوم بوده و S10 هم از این قاعده مستثنی نیست. بدنه پشتی همان نوار آشنای دوربین و حسگر و فلش LED به چشم میخورد.

نمایشگر

تمام اعضای خانواده Galaxy S10 از نمایشگر های Dynamic AMOLED سامسونگ استفاده میکنند. این پنل ها تقریباً همان Super AMOLED های پارسال هستند ولی روی محتوای HDR تاکید دارند. این کهکشانی های جدید اولین اسمارت فون هایی هستند که از +HDR10 پشتیبانی میکنند.

Galaxy S10 بر خلاف نمایشگر 6.4 اینچی نسخه پلاس، یک نمایشگر 6.1 اینچی دارد ولی رزولیشن 1440 در 3040 و نسبت تصویر 19:9 آن با برادر گران تر یکسان است. تعداد پیکسل های یکسان در نمایشگر کوچکتر باعث شده تا تراکم پیکسل پرچمدار استاندارد به 550 برسد و از 526 نسخه پلاس، بیشتر باشد.

نمایشگر کوچکتر باعث شده تا S10 بسیار روشن تر از نسخه پلاس باشد، در تنظیمات دستی حداکثر نور این دستگاه 396 بود در حالیکه S10 Plus حداکثر نور 385 را ثبت کرد. در حالت اتومات اما این مقدار به عدد تحسین برانگیز 820 نیت رسید، عددی که یکی از بیشترین مقادیر بین اسمارت فون های بازار است.

 سخت افزار

سری پرچمداران جدید S10 بار دیگر با قدرتمند ترین چیپست بازار عرضه میشود. این دستگاه بسته به بازار هدف یا از اسنپدراگون 855 ساخت کوالکام استفاده میکند یا چیپست خانگی Exynos 9820.

اغلب نقاط جهان نسخه Exynos را دریافت میکنند. نسخه ای که چیپستی 8 نانومتری دارد و از چینش 2+2+4 استفاده میکند. این CPU دو هسته بزرگ Mongoose M4 با سرعت 2.4 گیگاهرتزی، دو هسته Cortex-A75 با سرعت 2.4 گیگاهرتز و چهار هسته Cortex-A55 با سرعت 1.9 گیگاهرتزی داشته و کارت گرافیک آن هم Mali-G76 MP12 میباشد. بر خلاف +Galaxy S10 که در رم های 8 و 12 گیگابایتی عرضه شده، این دستگاه تنها در نسخه 8 گیگابایتی روانه بازار شده است.

باتری

بررسی گلکسی S10 را با بررسی مشخصات فنی این دستگاه ادامه می‌دهیم. این گوشی از جدیدترین پردازنده‌های اسنپدراگون یا اگزینوس (بر اساس کشوری که در آن زندگی می‌کنید) استفاده می‌کند. پردازنده‌ی Snapdragon 855 موجود در S10 قطعا این گوشی را به قدرتمندترین اسمارت فون اندرویدی حال حاضر دنیا تبدیل می‌کند. اما در مقایسه با آیفون XS، به نظر می‌رسد که اپل باز هم یک قدم از سامسونگ جلوتر می‌باشد. در تست multi-score speed، آیفون XS نمره ۱۱۴۸۱ و گلکسی S10 نمره‌ی ۱۱۰۰۲ را کسب کرده اند.

اگر یادتان باشد، سال گذشته گوشی s9 با ۴ گیگ رم به بازار عرضه شد. حال سامسونگ در این قسمت هم دست به آپگرید بسیار بزرگی زده و برای S10 از ۸ گیگ حافظه رم استفاده کرده است. این گوشی در دو مدل با ۱۲۸ یا ۵۱۲ گیگ حافظه داخلی عرضه می‌شود و دیگر خبری از مدل ۶۴ گیگی برای پرچمداران سامسونگی نیست. ضمنا مثل گذشته، S10 از کارت حافظه جانبی microSD تا ۵۱۲ گیگابایت به جای سیمکارت دوم پشتیبانی می‌کند.

اما در بررسی گلکسی S10 از نظر باتری، باز هم آپگریدهای فراوانی نسبت به گلکسی s9 مشاهده می‌شود. ظرفیت باتری S10 برابر با ۳۴۰۰ میلی آمپر ساعت است که ۴۰۰ میلی آمپر ساعت بیش از باتری S9 می‌باشد. سامسونگ برای شارژ این باتری، تکنولوژی شارژ سریع و شارژ وایرلس ۱۵ واتی را در نظر گرفته است. ضمنا همان طور که پیشتر گفتیم، شما می‌توانید از باتری گلکسی S10 به عنوان یک پاوربانک برای شارژ کردن دیگر گجت‌های خود استفاده کنید.

از طرف دیگر، گلکسی S10 به نسل جدید تکنولوژی وای فای، یعنی وای فای ۶ که قبلا درباره‎ی آن به طور مفصل در نت نوشت بحث کرده ایم مجهز شده است. در مورد مزایای وای فای ۶ می‌توان به طور خلاصه گفت که سرعت آن ۴ برابر بیشتر از ۸۰۲٫۱۱ax (وای فای نسل ۵) می‌باشد. البته برای بهره بردن از این سرعت بالا، باید مودمی که از آن استفاده می‌کنید هم از این تکنولوژی پشتیبانی کند.

در بررسی گلکسی S10 از نظر ویژگی‌های خاص، تنها نکته‌ای که باقی مانده، نبود سیستم خنک کننده برای پردازنده‌ی این گوشی می‌باشد. علاوه بر گلکسی نوت ۹، امسال نیز گلکسی S10 پلاس به سیستم خنک کننده‌ی پردازنده مجهز شده است. بنابراین اگر با گوشی خود زیاد گیم اجرا می‌کنید، بهتر است به جای S10، اسمارت فون S10+ را تهیه نمایید.